فلش فارسی و رام فارسی

فلش رام ،مشکل گوشی های سامسونگ ، هواوی ، لنوو ، ایسر، تبلت چینی ، گوشی چینی

فلش فارسی و رام فارسی

فلش رام ،مشکل گوشی های سامسونگ ، هواوی ، لنوو ، ایسر، تبلت چینی ، گوشی چینی

مشکل حذف
file flash otg j200h حذف
htc desire 820g firmware حذف
htc desire 820pi firmware حذف
htc m8w گوشی حذف
j510h google account حذف
lenovo a5000e حذف
remove frp lock samsung a710fd حذف
دانلود رام اسمارت i8813 حذف
رام scl_l01 حذف
سریال null در j700f حذف
فایل بوت a5000 حذف
فایل فلش 820g حذف
فریمور تبلت های مدیا تک حذف
فلش me364 حذف
مشکل جیمیل huawei y6 حذف
frp j111f حذف
j111f frp lock حذف
4007d rom حذف
4007d firmware حذف
j111f frp reset حذف
j500f reset frp حذف
j500f frp reset حذف
j510h frp حذف
j111f frp حذف
frp j500f حذف
frp j200f حذف
scl-l01 firmware حذف
hotwav venus x5 firmware download حذف
m706-mb-v3.0 حذف
j700h imei null حذف
n910c frp lock حذف
k8-mb-v2.2 firmware حذف
custom rom lenovo a526 حذف
frp reset j700h حذف
a800i frp reset file حذف
hotwav mate s حذف
فلش htc حذف
frp j120h حذف
yooz mypad 700 firmware حذف
samsung j111f frp reset حذف
scl-l01 rom حذف
k8-mb-v2.2 حذف
.frp j1 حذف
n910cd حذف
j111f reset frp حذف
ارور 6012 فلش تولز حذف
4010d firmware حذف
m706 mb v3.0 حذف
chm u01 حذف
downoad firmware g630-u10 حذف
huaweiy6frpunlock حذف
j200h frp lock remove حذف
j320f frp unlock حذف
j510f frp reset حذف
j700f dd frp reset file حذف
modiriat fil android htc حذف
p2000 v403 حذف
دانلود رام فارسی psp5550 حذف
رام g630 -u100 حذف
رام تبلت ilfe kids tab4 حذف
رام رسمی me-703 حذف
رام فارسی psp5550duo حذف
رام فارسی رایگان s850 حذف
شارژ کاذب g750 هوآوی حذف
رامg630 حذف
venus x2 firmware j105h frp lock

تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۱ ق.ظ

تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی
دسته: علوم اجتماعی ]
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 23 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 34

مهاجرت اعراب به ایران از راه خشکی و از سمت عراق بوده است و از روزگاران بس کهن مردم فقیر آن سرزمین که سامی نژاد هستند پی در پی در جستجوی چراگاه و زمینه های بارور به سوی شمال کوچ می کردند



خرید


از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح آبادیهای شمالی این سرزمین که کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، لبنان کنونی که هلال خصیت نامیده می شد، یعنی سرزمین هلالی بار آور، مورد توجه عربها بادیه قرار گرفت، و برنشان این کوچهای پیاپی دراز تاریخ ساکنان این سرزمین  توانستند با کوچهای پی در پی، دولتهای سامی نژاد قدیم چون اگر، بابل و دولتهای آرامی و کنعاتی  فنیقی و بحرانی را در هلال پیدار سازند، اکنون از این رو تیرهای سامی نژاد مزبور ناگریز در جستجوی چرا گاه و آب با حواشی خود از آنجا به سرزمینهای آباد شمالی کوچ نمایند. بنابراین عراق و سوریه و فلسطین که شبه جزیره عربستان در مسان آنها واقع و دریا یا کوهستان یابند میانه آنها نبود از روزگار دیرین کوچگاه عربها بوده است.[1]

از جمله قبایلی که در اواخر سلسله اشکانی و اوایل روزگار ساسانیان به ایران آمدند یکی طوایف بنوالعلم بوده که به داخل ایران مهاجرت کرد، این قبیله در پیش از اسلام در ایالت خوزستانی در هویزه و مناذرکبری در شمال غربی اهواز مسکن داشتند و از بومیان آنجا به شمار می رفتند و در هنگام حمله اعراب به ایران به یاری هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ایرانی خویش جنگیدند و چون عربها بر خوزستان دست یافتند. به بصره که شهری جدید الاحداث بود کوچیدند[2] در زمان ساسانیان در ایان پادشاهی  اردشیر اول (41- 266) قابل ازد در کرمان تحت فرمانروایی ایران سکونت اختیار کرده بودند البته در بحرین نیز قبایل بنی تمیم و عبد القیس زیر نفوذ ایران بودند، در حیره نیز تنوفیان بر بخش بزرگی از عربستان حکومت داشتند و عموماً خراجگذار دولت ایران به شمار می رفتند و در واقع رغیب ایران بودند، بنابراین از روزگار دیرین ایران به درجات مختلف با اعراب  نزدیکی  و مناسبات دوستانه داشته است.[3] ولی با این حال، ایرانیان حتی المقدور از مهاجرت اعراب به ایران جلوگیری می کردند و در این زمان عشایر بسیاری از اعراب صحرانورد دو روی به مهاجرت آورده و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند و اگر جلوگیری ساسانیان از ایشان توسط دولت دست نشانده حمیره نبود در اندک زمانی سراسر عراق و خوزستان و پارسی را عشایر عرب فرا می گرفتند، چون این عشایر فقیر در مرزهای ایران خطر بزرگی برای کشور به شمار می رفتند، شخص یاران ساسانی همواره مراتب جلوگیری از ایسان بودند. حتی پادشاهان عرب حیره که تحت حمایت ایران بودند وظیفه مهم ایشان نگاهداری مرزها و دوراندن آن عشایر عرب از خاک ایران بود، چنانکه همین وظیفه را عنانیان پادشاهان دست نشانده روم در مرزهای سوریه انجام می دادند.

ولی با این حال اعراب از ضعف دولت ها استفاده کرده به ایران هجوم می آوردند و دست به قتل و غارت می زدند چنانچه شاهپور دوم ( ذوالاکتاف) اعراب بنوتغلب و بنوبکر را که باعث خراجی ایران شده بودند گوشمالی داد و همچنین در زمان خسرو اول (انوشیروان) دسته ای از قبیله لیزایاد از فرات گذشته در عراق و جزیره به تاخت و تاز و چپاول پرداختند و جنگی با ایرانیان کرد، مردمی انبوه را بکشند این جنگ در تاریخ عرب به نام دیر الجماجم معروف است زیرا آن واقعه در نزدیکی دیری رخ داد که تازیان از کمر کشتگان پشته ای ساختند، خسرو انوشیروان سپاهیان را به دفع ایشان فرستاد و ایشان را هلاک کرد.[4]

حملات عرب پس از اسلام:

قرنها به این سان گذشت و اعراب پیوسته به انبوهی شمار و سختی معیتشان می افزود و ناگزیر بودند موانع ایران ورودی و مصر را از پیش برداشته و برای رسیدن به زندگی بهتر راه مهاجرت را بر روی خود باز کنند. در این هنگام پیغمبر اسلام (ص) لوای دعوت بر افراشت و اعراب را به پذیرش این اسلام دعوت نمود.

و این، پیدایش اسلام در جزیره العرب قطعاً مهم ترین رویداد هزاره اول تاریخ مسیحیت بوده این حادثه نه تنها نقشه جغرافیایی شرق را عوض کرد همچنین سرنوشت و میسر زندگی کم تر از نیمی از بشریت را تغییر داد و به تاریخ جهتی نو بخشید، اسلام اعراب را از قید عادت و غرائز بیابانی و نیمه وحشی به ویشان رهایند و آنان را تحت یک برادری جامع جهانی و نظم اجتماعی در آورد و از آنان افراد خوبی ساخت، این سازنده ترین خدمت: این این است، شود و هیجان برخاسته از تبلیغ مذهبی که در تغییر روحیه درنده خویی آنان بکار رفت، اعراب آن را برنامه توسعه طلبی شان دانستند و در نظر آنان اشغال فیزیکی سرزمین را مقدمه ضروری گسترش ایشان بود.[5] 

اما در انجام این مقصود مشکات فراوان وجود دانست چون از یک طرف روحیها متصرفات خود را تا شمال غربی و ایرانی ها دامنه نفوذ خویش را تا جنوب غربی و مشرق عربستان توسعه داده بودند و این امر مسلم بود که اگر حضرت رسول و جانشینان وی در صدد بسط نفوذ اسلام  بر می آمدند در نواحی مزبور با منابع رولیتن روم و ایران اصطحکاک پیدا می کردند، بالنتیجه بین مسلمین و قواء روم و ایران محارباتی به وقوع پیوست.[6] برخوردهای تا زان با ایرانیان و تاخت و تاز آنها به این سرزمین گر چه به دست آویز دین وزیر لوای اسلام بوده اما انگیزه اصلی آن برای بیشتر ایشان همان بود که همواره ملتهای تازه نفس پر جمعیت و فزاینده و تنگدست و بد خاک را به تجاوز به سرزمینهای آباد بر می انگیز و آن همانا به دست آوردن گشایش و آسایش در زندگی است، ظهور اسلام این امر طبیعی ( مهاجرت مردم تازه نفس و گرسنه از سرزمین خشک و بی حاصل به سرزمینهای حاصلخیز ) را سامان داد.[7] سلطه تازیان باری انحطاط دولت ایران و روم که در این زمان به متنهای خود رسیده بود کار حمله و مهاجرت عربها را به آن کشور آسان کرد.[8]

و این انحطاط در ایران به این شکل بود که ظهور این حنیف اسلام و بعثت پیامبر اکرم (ص) و هجرت آن حضورت از مکه به مدینه ( 622م.) مصادف بود با دوران پادشاهی خسور دوم ( پرویز) و جنگهای وی با هر مل امپراطور روم که از سال 63 تا 627 طول کشید و پس از کامیابی  مقدماتی به شکست ایرانیان و خلع خسرو از سلطنت پایان یافت، این جنگهای بیست و چهار ساله دولت نیرومند ساسانی را به ضعفی عظیم دچار کرد و هرج و مرج دربار ساسانی بعد از خلع خسرو پرویز نیز به حدی بود که هر پادشاه سپس از سلطنتی کوتاه بر اثر مرگ با قتل  یا خلع به پادشاهی دیگر تبدیل می یافت و هیچکس را برای اطلاح اوضاع فرصتی نبود، مخارج کمر شکن دربارها مایه تحمیل مالیات سنگینی بر مردم شده بود که طبعاً می بایست به وسیله  طبقه دوم یعنی کشاورزان و پیشه وارن پرداخته شود. طبقات عالیه و روحانیون از رفتار خود مردم را به ستوه آوردند، اختلاف دینی میان پیروان زردتشت و مزدک و مانی و بود او عیسی در موانع مختلف مملکت به نهایت رسیده بود و با چنین وضع خلاف و دشمنی در میان طبقات ممتاز یعنی طبقه حاکمه کشور نیز به شدت جریان داشت و آثار  انقراض و پریشانی دولت کهن ساسانی هویدا بود.[9]

بنابراین یاران در اواخر دوره ساسانی مساعد هر گونه اقدامی بود و این واقعیتی است که کلیه ایران شناسان داخلی و خارجی بر آن اتفاق نظر دارند.

مسائلی که ذکر شد تاب و توان مردم ایران را ربوده بود، و همگی ناراضی به نظر می رسیدند و روح آریائی در جستجوی آزادی فکر دو اندیشه و جسم او در طالب عدالت اجتماعی و مساوات بود یعنی دقیقاً همان چیزی که دولت ساسانی با آن شدت بیگانه بود. در آن طرف اعراب که اینک اندیشه سیاسی یافته و با دستاویزی بسیار موثر به نام اسلام به اتحاد نسبی قبیله ای رسیده بودند در همان روزهای اولیه کسب قدرت و تثبیت خلاقیت عربی به تدارک تحقق آمال دیرینه خویش پرداختند[10].

اعراب با سلاح جدید خودسری نام داشت همه مردم روی زمین را به یکتا پرستی و برابری و برادری می خواند و این ندای توحید  و مساوات و عدالت طبقه مظلوم و محروم اجتماع را که بیش از دیگر طبقات بودند به خود جلب کرد، آنان که راه نجاتی یافته گروه گروه به این جدیدی در آمدند و طومار رسم کهن را در هم نوردیدند، پیغمبر اسلام همه اعراب جزیره العرب را چه در داخل و چه در خارج از مرزهای عربستان با هم متحد ساخته و به این مبین اسلام درآورد. و وعده ایشان به قوم خود این بود که اگر دین وی را بپذیرند عراق و ایران و سوریه از آن ایشان خواهد شد. بنابراین اعراب مسلمانیکه در تنگی  معیشت می سوختند به امید اینکه اگر فاتح شوند سرزمین های سر سبز و خرم عراق و ایران و سوریه و مصر را تصرف خواهند کرد و اگر کشته شوند تهیه شده و به بهشت جاویدان رخت خواهند بست دعوت آن حضرت را لبیک گفته، تا در زمان جانشینان او به کشور گشایی بپردازند.

پس از رحلت آن حضرت جانشینان پیامبر که خلفای راستین بودند  شیوه وی را در اتحاد قبایل ادامه داده ولی چون کشور حیره در شمال شرقی جزیره العرب زیر سیطره ایرانیان بود و از میان بردن آن دولت بدون مداخله حامیانشان یعنی ایران عملی نمی گردید بالطبع پای دولت ایران را به میان کشید از بدبختی ایرانیان از بین رفتن دولت حیره که دروازه ایران محسوب می شد به آسانی امکان پذیر نمی گشت.[11]


 



خرید


برچسب ها : تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی , مقالاتی در مورد تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی , مطلب های در مورد تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی , تاریخ ایران , از سقوط دولت ساسانی , تا خلافت عباسی

  • es ba

سکولاریسم وآسیب‌شناسی‌فرهنگی واجتماعی‌نسل‌ها

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۰ ق.ظ

سکولاریسم وآسیب‌شناسی‌فرهنگی واجتماعی‌نسل‌ها

سکولاریسم وآسیب‌شناسی‌فرهنگی واجتماعی‌نسل‌ها
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 112 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 35

آنچه که امروز بعنوان صفت ممیزة غرب از مشرق زمین قلمداد می‌گردد یعنی تفکر سکولاریسم، در ابتدای امر مکتبی الحادی نبوده اما بعدها در اثر همکاری این مکتب با جنبش‌های ضد دینی اواخر قرن نوزدهم از طریق آثار چارلز برادلو سکولاریسم عموماً بصورت تز جداسازی دین از دولت نمایان گردیده



خرید


و با مفهوم فرانسوی لیزاسیون[1] به معنای سیاست خارج ساختن امور از کنترل دولت که از عصر روشنفکری و انقلاب فرانسه نشأت گرفته نزدیکی و تقرب زیادی دارد.

در نگاه سکولاریسم خرد و تجربة انسانی جایگزینی است برای دین.

آنچنان که سن سیمون و اگوست کنت نیز در اواخر قرن نوزدهم در آثارشان به این مقوله توجه کرده اند.


الف: ادبیات سکولاریسم

1- بررسی مفهوم دنیاگرایی secularism

2- تعریف سکولاریسم

3- معانی شش‌گانه سکولاریسم

4- تفاوت سکولاریسم و سکولاریزاسیون

5- تفاوت سکولاریسم و لائیسم


1- بررسی مفهومی دنیاگرایی (Secularism)

مقطعی از قرن یا میان دور (Generation) مفاهیم تحت الفظی هستند که برای واژه secular از ریشه لاتین seculum برگزیده شده است. در فرهنگ تفکر اجتماعی بیان شده که:

سکولاریسم secularism مکتبی است که می کوشد تا مجموع اصولی برای رفتار انسانی مبتنی بر تجربه و معرفت عقلانی، در برابر رفتار مبتنی بر ماوراء الطبیعه و الاهیات ایجاد کند.

همچنین در فرهنگ علوم سیاسی، سکولاریسم را به معنای جدایی سیاست از دین، جدایی انگاری دین و دولت، اعتقاد به انتقال مرجعیت از نهادهای دینی به اشخاص و یا سازمانهای غیردینی آورده اند.

بنیان‌گذار بزرگ مکتب سکولاریسم هولیواک[2] بود که در خانواده‌ای مذهبی از قشر صنعتگر بدنیا آمد و بعدها از حملة اعضای هیأت تبلیغی اجتماعی اوئنی شد و خود از پایه‌گذاران سکولاریسم گردید.

در زبان عربی نیز دو واژه العلمانیه و العلمانیه را برای  تبیین سکولاریسم قرار داده‌اند. اما همانگونه که از تعداد واژگان پیداست اختلاف قرائت بحث‌های بسیاری را بین متفکران عرب پدید آورده است.

طرفداران ترجمان العلمانیه، به بعد علم‌گرایی سکولاریسم توجه و آن را مشتق از علم می‌دانند و سکولاریسم را علم‌گرایی تعبیر کرده‌اند و با این تعبیر علمانی را شامل کسی می دانند که به امکان معرفت اخلاقی یا دینی معتقد نبوده و گرایش به الگو قرار دادن علوم طبیعی و تجربی برای انواع شناخت دارند.

طرفداران ترجمان العُلمُانیه، به بعد عالم و دنیاگرایی سکولاریسم توجه و علمانیه را مصداق نقش انسان در عالم دانسته و بر استقلال عقل در تمام عرصه‌هایی که نماد یابد صححه می‌گذارند.

البته جان کین در خصوص این اختلاف قرائت بر این باور است که فقدان اصطلاحی در زبان عربی برای وصف سکولاریسم، سکولاریته و سکولار باعث اختلاف شده است.

2- تعریف سکولاریسم

از سکولاریسم دو دسته تعریف ارائه شده است:

تعاریف مبتنی بر نتایج و هدفهای سکولاریسم

تعریف سکولاریسم

تعاریف مبتنی بر مبانی فکری و فلسفی سکولاریسم

مثلا ماکس وبر آلمانی معتقد است:

آنجا که جامعة دینی از جامعه سیاسی جدا گردیده بصورتی که دولت حق هیچ گونه اعمال قدرتی در امور کلیسا را نداشته و بلعکس کلیسا نیز حق هیچ گونه دخالتی در امور سیاسی را نداشته باشد مفهوم سکولاریسم تبلور می‌یابد.

این تعریف بر مبنای نتایج کارکردی سکولاریسم و هدفهای آن تبیین شده است در صورتیکه حلیم برکات در کتاب “المجتمع العربی المعاصر” بیان می‌کند که:

سکولاریسم نظامی عقلانی است که روابط بین افراد ، گروهها و موسسات را با نهاد دولت بر اساس مبادی و  احکام عمومی که متضمن تساوی افراد جامعه در قبال آن است تضمین می کند همچنین وی نه ویژگی را برای سکولاریسم با این تعریف قائل است که عبارتند از:

1- جدایی دین از دولت

2- طرد قوم گرایی و طایفه گری سیاسی

3- برقراری مساوات بین افراد ملت، علی‌رغم اختلاف دینی که محاکم مدنی عمومی آن را تضمین می کند.

4- تساوی بین زن و مرد در قانون و احوال شخصی

5- منشاء قانونگذاری، جامعه است که بر اساس نیازها و مشکلات قانون وضع می‌کند.

6- حاکمیت و مشروعیت حکومت از ملت است.

7- منزلت داشتن فرهنگ علمی و عقلانی

8- به رسمیت شناختن حقوق مذاهب و قومیت‌های دینی گوناگون

9- آزادی دین از سیطرة دولت و دولت از سیطره دین


ب: زمینه‌های پیدایش سکولاریسم

1- زمینه‌های فکری:

A نهضت علمی

B علم و فن‌آوری

2- وقایع اجتماعی

3- زمینه‌های فرهنگی:

A  - کلیسا و عملکرد آن

B نهضت اصلاح دینی

(Reformation)


معانی شش گانه  سکولاریزاسیون

آقای شاینر در مقاله‌ای به نام The sociology of Religion به شش معنی از سکولاریزاسیون اشاره می‌نماید که عبارتند از:

1- افول دین:

در این تعریف جامعة بی‌دین جامعه‌ای است که نمادهای مورد قبول گذشته و نهادها و عقاید پیشین، اعتبار و نفوذ خود را از دست داده و در نقطة اوج دنیایی شدن قرار گرفته‌اند.

2- سازگاری با این جهان:

در این معنی گروه مذهبی یا جامعه‌ای که بطور دینی شکل یافته توجهش را از ماوراء برگردانده و بیشتر به این جهان متمایل است.

نقطة اوج سکولاریزاسیون در این معنی عبارتست از جامعه‌ای که بوسیله وظایف عملی این جهانی پرشده و گروه دینی آن، از دیگر گروه‌های اجتماعی متمایز نباشد.

3- عدم دل مشغولی به دین:

در این شکل جامعه خود را از درک مذهبی که قبلاً هویت آن را شکل داده مجزا کرده تا خود را به صورت واقعیت مستقل رسمیت بخشد و در نتیجه مذهب را به زندگی خصوصی محدود کرد.

در نقطة اوج چنین جامعة سکولاریستی در جامعه فقط ادیانی در محدودة گروه‌های دینی حضور داشته و ادیان حاضر نیز با خصلت کاملاً درونی که تقریباً خنثی بوده و بر نهادهای اجتماعی بی‌تأثیر است و کنش‌های جمعی نیز تأثیر‌پذیری از آن ندارد.

هانا آرنت در کتاب “بین گذشته و آینده”، دنیایی شدن را به جدایی دین و سیاست تعریف کرده است.

 

4- جابجایی عقاید و نهاد دینی:

معرفت، الگوهای رفتاری و ترتیب های نهادین که جنبه‌های از نیروهای الوهی هستند و به ضرورت در محدودة وابسته به دین، در معنای چهارم رفته رفته به جنبه‌هایی از عقاید و تجاربی تبدیل می شوند که از مفهوم مقدس خود تغییر یافته، به مفهومی صرفاً انسانی تبدیل می‌شوند.

نقطه اوج این نوع از فرآیند سکولاریزاسیون، زمانی است که دین به طور کامل شخصی می‌گردد و جامعه‌ای وجود داشته باشد که همة کارکردهای پیشین نهادهای دینی را زدوده و جایگزین گردد.

5- تقدس زدایی از جهان:

زمانی که انسان و طبیعت، موضوع تبیین علی و عقلانی و دخل و تصرف قرار می‌گیرند جهان به تدریج از ویژگی‌  قدسی خود تهی می‌ شود غایت این معنی عبارتست از جامعة جهانی کاملاً عقلانی شده که در آن پدیده‌های فوق طبیعی یا حتی رمز و رازها نقشی ندارند.

اریک کالر می‌نویسد که سکولاریزاسیون آن است که انسان از دین مستقل شده و با عقل زیسته (تجربه) و طبیعت عینی و فیزیکی مواجه است.

6- حرکت از جامعة مقدس به جامعة دنیایی:

مفهوم کلی تغییر اجتماعی، این است که از میان دوره‌های متوالی بر متغیرهای متعدد تأکید می‌کند.

به اعتقاد هاواردبکر در این شکل از  سکولاریزم که جامعه مقاومتی در برابر این تغییر نمی کند و بعبارت دیگر جامعه هر گونه پایبندی‌اش به ارزش‌ها و عملکردهای سنتی را رها کرده و دگرگونی را می‌پذیرد و همه تصمیم‌هایش را بر اساس عقل فایده گرا اتخاذ می کند.

البته برنارد میلاند نیز معتقد است در این شکل از  سکولاریسم جامعه از سمت هنجارها و حساسیت هایی که بطور سنتی پذیرفته به سوی علایق و عادت‌های مادی خودش حرکت می‌کند.

البته تعریف میلاند فقط شامل ارزش‌ها و هنجارهای دینی نمی‌شود بلکه کلیه هنجارها و ارزش‌های اجتماعی را در بر می‌گیرد.

تفاوت سکولاریسم با  سکولاریزاسیون:

سکولاریزاسیون را فرآیندی از کاهش و افت فعالیتهای دینی، باورها و روش‌های اندیشه دینی و نهادهای دینی که بطور عمده همراه با تحول اجتماعی بطور ناخودآگاه یا آگاهانه صورت می‌پذیرد دانسته اند در صورتیکه سکولاریسم یا اصالت دنیاگرایی، ایدئولوژی بوده و اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء الطبیعه و حتی کارکردهای آن را در همه اشکال طرد و تخطئه می‌نماید و از اصول غیردینی و ضد دینی به صورت مبنای اخلاق شخص و سازمان‌ اجتماعی حمایت می‌کنند.

سکولاریزاسیون ایدئولوژی نیست بلکه روندی اجتماعی است که شدت و ضعف آن بسته به عوامی است.

تفاوت سکولاریسم و لائیسم:

اگر چه واژه لائیک و سکولار تقریباً مترادف بوده و مفاهیمی نسبی‌اند که شامل طیف وسیعی از الحاد تا پذیرش دین بعنوان یک نهاد را در بر می‌گیرند ولی لائیسم در اصل به معنای آیینی است که می‌خواهد بنیادهای اجتماعی و تأسیسات اجتماعی را از تسلط مذهب خارج کند.

بعبارت دیگر سکولاریسم به جدایی دین از سیاست قائل بوده و دین را در حد یک نهاد اجتماعی می‌پذیرد.

اما لائیسم کلاً منکر آن است.


ب: زمینه‌های پیدایش سکولاریزم

1- زمینه‌های فکری

A نهضت علمی

B علم و فن‌آوری

2- وقایع اجتماعی

3- زمینه‌های فرهنگی

A کلیسا و عملکرد آن

B نهضت اصلاح دینی



خرید


برچسب ها : سکولاریسم وآسیب‌شناسی‌فرهنگی واجتماعی‌نسل‌ها , سکولاریسم , آسیب‌شناسی‌ , فرهنگی , واجتماعی‌نسل‌ها , مقالاتی در مورد سکولاریسم وآسیب‌شناسی‌فرهنگی واجتماعی‌نسل‌ها

  • es ba

شوراها

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۹ ق.ظ

شوراها

شوراها
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 17 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 46

یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران، ایجاد شوراهای اسلامی است که یکی از مظاهر دموکراسی و حاکمیت مردم به شمار می رود



خرید


هدف از تشکیل این شوراها، شرکت دان مردم در ادارة امور است، از پایین ترین سطح جامعه تا بالاترین سطح آن و در تمام واحدهای سازمانی و واحدهای کار تا مردم به ادارة امور شهر و محلی که در آن زندگی می کنند و یا سازمانی که در آن کار می کنند علاقه مند شوند و نسبت به آن احساس شخصیت و مسئولیت کنند. علاوه بر این، از این طریق زمینة بحث و گفتگو در سطح محلی و ملی، برای همة افراد و همه گروهها فراهم می شود و مسائل و مشکلات اجتماعی بروشنی و با بی غرضی و با دیدی انتقادی مطرح، و برای آنها راه حلهای مناسب و سازنده پیدا می شود و بالاخره روابط سالم و مردمی، جایگزین روابط شخصی و بوروکراسی پیچیده و استبدادی می گردد.

بدیهی است در فضای بسته و نفوذ ناپذیر و در پشت درهای بسته، بین دستگاه رهبری و مدرم تفاهم به وجود نمی آید و گردانندگان امور نمی توانند از حدود عقاید و افکار و خواستها و تمایلات افراد آگاهی یابند. در نتیجه، مسائل در پشت هاله ای از ابهام، سوء تفاهم و ریا و تزویر باقی می ماند.

شوراهای اداری و کارگری، در بحبوحة انقلاب و در زمانی که پیکار بین انقلابیون و رژیم گذشته ادامه داشت، در سازمانها و مؤسسات، کارخانجات و مراکز آموزشی و محلات شهرها، به نام شوراها، کمیته ها و هیأتها به وجود آمدند و نقش آنها در ابتدا سازمان دادن و رهبری تظاهرات، راهپیماییها، اعتصابها و  به طور کلی مبارزه با رژیم گذشته بود. در آن ایام که همه چیز از هم پاشیده بود، این شوراها شبکة عظیمی از نیروی فعال و متحرک را تشکیل می دادند و به طور موقت، مدیریت دستگاهها و سازمانهای مربوط را بر عهده گرفتند تا آنکه دولت موقت انقلابی توانست رشتة امور را به دست گیرد، چون وجود این شوراها بر اساس ضوابط معینی نبود، برای جلوگیری از تداخل و لوث شدن مسئولیتها، لایحة قانونی شوراهای محلی در 14/4/1358 و « قانون انتخابات شوراهای شهر و طریقة ادارة آن» در 14/4/1358 و تصویبنامة هیأت وزیران دربارة «اصول تشکیل شوراهای کارکنان در موسسات دولتی و خصوصی« در 15/7/1358، مدتها پیش از تصویب قانون اساس تصویب و به دولت ابلاغ شد. این مقررات قبل از آنکه به مرحله اجرا در آیند، جای خود را به قانون تشکیلات شوراهای اسلامی مورخ یکم آذر 1361 و سپس قانون  تشکیلات و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1-2/1375 داد اولین دروه انتخاباتی شوراها در 7 اسفند 1377 برگزار گردید و به عنوان اصل مهجور قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نام برده شد اما متأسفانه به دلیل دولتی بودن کلیه امور جاری و عدم تطابق شرائط قانونی با وضعیت موجود شوراها آن گونه که باید تاکنون در انجام وظائف محوله موفق نبوده اند که بحمدالله در چند سال اخیر به طور محسوسی این روند رو به سوی بهبودی و کمال دارد.


مواد قانون اساسی مرتبط با شورا:

1- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به اهمیت شورد و مشورت در جامعه و در اجرای دستور قرآن کریم، اصولی را به این امر اختصاص داده است که به شرح زیر است:

اصل 7 قانون اساسی: « طبق دستور قرآن کریم(« وامرهم شوری بینهم» و « شاورهم فی الامر» ) شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها، از ارکان تصمیم گیری و ادارة امور کشورند. طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین می کند».

اصل 100 قانون اساسی:« برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم، با توجه به مقتضیات محل، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.

شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوة انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را باید رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین می کند.»



خرید


برچسب ها : شوراها , پروژهایی در مورد شوراها , مقالاتی در مورد شوراها , مطلب هایی در مورد شوراها

  • es ba

شورای نگهبان

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ

شورای نگهبان

شورای نگهبان
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 22 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 55

شورای نگهبان از دو کلمة شورا و نگهبان ترکیب شده است شورا نمایانگر ماهیت کار این نهاد است و ریشة قرآنی دارد



خرید


. بر اساس دستور قرآن «و امر هم شوری بینهم» و « شاور هم فی الامر» شوراها از ارکان تصمیم گیری و ادارة‌ امور کشور هستند و شورای نگهبان از اهم این شوراهاست در چهار چوب شورا. گروهی متخصص صاحب نظر و دارای صلاحیت لازم گرد می‌آیند تا در مورد قوانین مختلف و از جمله مقررات مربوط به ادارة امور مملکت به مشاوره بپردازند.

کلمه نگهبان معرف نوع و اهمیت این نهاد است و مراقبت وحراست دائمی‌را می‌رساند. شورای نگهبان پاسدار و حافظ مستمر موازین اسلامی‌و قانون اساسی است. این شورا وظیفه ندارد که مصلحت فرد یا جمع یا هر دو را بسنجد. و یا وضع اجتماعی را بررسی کند و ضرورتهای روز را مورد ملاحظه قرار دهد ویا مصوبات مجلس را از جهت  مفید و مضر بودن مورد ارزش یابی قرار دهد و یا تلاشی در اصلاح عبارات از لحاظ دستوری نماید  هیچ یک از این موارد به شورای نگهبان مربوط نمی‌شود تا اساس تصویب یا رد مصوبات مجلس باشد . مصلحت اندیشی و تشخیص صلاح و مصلحت در واقع کار سیاسی و در درجة اول از وظایف مجلس شورای اسلامی‌است و در حد نهائی هم به عهده تأسیس جدیدی است که به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام با اصلاحات اخیر در قانون اساسی ظاهر شده است.

شورای نگهبان در عین حال باید با درک درست از مقتضیات زمان ومسائل روز جهان ودور اندیشی ومتانت لازم موازین اسلامی‌را حفاظت و از قانون اساسی حراست کند .شورای نگهبان با علم به این که احکام اسلام برای همة جهان و همه ادوار است و با شناخت زمان دقیق اجرا به آنها تحرک و جذابیت می‌دهد از چنین دیدگاهی شورای نگهبان عوامل وموجبات تزلزل اساس موازین اسلام و قانون اساسی را شناسایی می‌کند و اجازه نمی‌دهد که شکل قانونی به خود بگیرد . در واقع اولین و اصلی ترین وظیفه شورای نگهبان، نگهبانی است و لفظ به کار گرفته شده بامعنا تناسب دارد.

امروزه جمهوری اسلامی‌ایران به جهت اتکاء به اسلام در یک موقعیت خاص جهانی قرار گرفته است هر جا سخن از اسلام به میان می‌آید بلافاصله ایران و حکومت اسلامی‌وقانون اساسی آن تداعی می‌شود.

و هر قانون و سازمان حکومتی که ایران ارائه کند عنوان اسلامی‌می‌گیرد.

امت اسلام پس از قرنها خاموشی آهنگ انسان ساز اسلام را با تمام وجود احساس می‌کند . لازمة حفظ این موقعیت و استحکام بخشیدن به آن وتلاش در جهت بارورساختن آن اجرای قوانین اسلامی‌واقعی با تمام مشخصات اصلی آن است و مخصوصاً باید اسلام‌شناسان توجه نمایند موادی بی‌پایه و غیرمعقول و سبک به نام احکام اسلام مورد تصویب قرارنگیرد که اسباب بی‌اعتباری مکتب الهی اسلام باشد.

شورای نگهبان و شورای نگهبان قانون اساسی هردو مفهوم واحدی دارند. قانون اساسی درهمه جا عبارت شورای نگهبان را به کار برده جز در اصل 121 که بدون هیچ دلیل خاصی به شورای نگهبان قانون اساسی تصریح کرده است که البته مفهوم اصلی را تغییر نمی‌دهد.

جایگاه شورای نگهبان درقانون اساسی:

درحقوق اساسی ما شورای نگهبان پدیده جدیدی است. تدوین‌کنندگان قانون اساسی درپی مرجع صالحی بودند تا با قدرت کامل از موازین اسلام و اصول قانون اساسی پاسداری کند و با این تفکر اصول مربوط به شورای نگهبان را تدوین نمودند.

فصل ششم قانون اساسی به قوة مققنه اختصاص دارد و از دو مبحث تشکیل شده است مبحث نخست با عنوان مجلس شورای اسلامی‌بیان کنندة شکل گیری و ترکیب کلی مجلس است .

مبحث دوم نیز با عنوان اختیارات وصلاحیت مجلس شورای اسلامی‌ترتیب کار و چگونگی وظایف مجلس را توضیح داده است . در قانون اساسی هیچ فصل یا مبحث خاصی با عنوان شورای نگهبان دیده نمی‌شود تنها  در ذیل مبحث دوم از اصل 91 الی 99 بدون تعیین عنوان و سرفصل به شرح تشکیل شورای نگهبان و وظایف و اختیارات آن پرداخته است.

اگر این قصور به آن علت باشد که قانون اساسی شورای نگهبان را قسمتی از قوة مقننه شناخته است باز هم اقتضا داشت که مبحثی جداگانه از فصل قوة مقننه در برگیرندة عنوان شورای نگهبان باشد همان طور که فصل مربوط به قوة مجریه دارای مباحثی است با عنوان ریاست جمهوری و وزراء ( مبحث اول) سپاه پاسداران ( مبحث دوم ) لازم بود که برای فصل مربوط به قوة مقننه نیز مباحثی مانند ترکیب و تشکیل مجلس شورای اسلامی‌، اختیارات وصلاحیت مجلس وشورای نگهبان در نظر گرفته شود.

در حالی که اکنون پس از اصل 90 اختیارات وصلاحیت مجلس شورای اسلامی‌پایان می‌گیرد یکباره  و بی هیچ عنوانی از اصل 91 تا 99 به تشکیل و وضع شورای نگهبان و اختیارات آن پرداخته است و این در حالی است که ترکیب شورای نگهبان وصلاحیت و اختیارات آن به هیچ وجه در چهارچوب  اختیارات و صلاحیت مجلس نمی‌گنجد.

در قانون اساسی علاوه از 9 اصل ( 91 الی99) که منحصراً شورای نگهبان و وظایف آنرا توصیف می‌کند در 11 اصل دیگر نیز این شورا مطرح شده ( اصول 4 و 68 و 69و72 و 108 و110 و 111 و 112 و 118 و 121 و 177 ) و بالاخره در برخی دیگر از اصول قانون اساسی نیز مانند اصول ( 6 و 12 و  59 و 73 و  77 و  78 و 82  و 83  و 85  و 105 و 115 و 116 و 119 و 123 و 126 و 138 و 139 و 170 ) اگر چه نام شورای نگهبان در آنها نیامده ولی مفاد آن به نحوی با کار این ارگان مربوط است.

محتوای اصولی که در آنها از شورای نگهبان نام برده شده با آن که چند اصل  آن تقریباً تکراری است در مجموع نمایانگر این معنی است که ظریف ترین و دقیق ترین وظایف و مسئولیتها را در سازمان حکومتی بر عهده دارد.

ترکیب شورای نگهبان:

شورای نگهبان ارگانی است با ترکیب خاص فقیه و حقوقدان ـ تنها دو گروه به این رکن راه دارند و آن قدر هم نزدیک اند که می‌توان برای آنها یک عنوان واحد قائل شد در جامعة اسلامی‌فقیه در واقع حقوقدان اسلامی‌در ابعاد وسیع آن است و حقوقدانی که دارای دیدگاه اسلامی‌باشد به فقیه بودن نزدیک است . جدا شدن دو عنوان فقیه و حقوقدان در گذشته نیز به دلیل دوگانگی بافت جامعه بوده و قانون اساسی نیز به جهت ملاک زمان این وضعیت را پذیرفته و چنین ترکیبی را از لحاظ تخصصی و آگاهیها برای شورای نگهبان لازم شمرده شورای نگهبان 12 نفر عضو دارد شش نفر فقیه وشش نفر حقوقدان.



خرید


برچسب ها : شورای نگهبان , پروژهایی در مورد شورای نگهبان , مقالاتی در مورد شورای نگهبان , مطلب هایی در مورد شورای نگهبان

  • es ba

ضرب المثل ها و ریشه های آنها

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ب.ظ

ضرب المثل ها و ریشه های آنها

ضرب المثل ها و ریشه های آنها
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 16 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 22

در این مقاله به بررسی و ریشه یابی معروف ترین ضرب المثل های فارسی را مدنظر داشته‌ایم و بدین لحاظ از منابع مختلفی سود جسته ایم



خرید


با کلیک بر روی هر کدام از ضرب المثل ها، صفحات جدیدی باز خواهد شد و شأن روایت هر کدام از آن مثل ها گاه کوتاه و گاه به تفضیل تقدیم می گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم می گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم می گردد. در بخش سوم به بیان ضرب المثل های رایج مناطق و شهرهای ایران پرداخته ایم و نمودی از این ادبیات عامیانه را در بین اقوام مختلف ایرانی باز جسته ایم.

در اینجا ذکر این نکته الزامی است که همه آنچه در این بخش تقدیم شده است در تعریف خاص ضرب المثل نمی گنجد و در اصل برخی از موارد ذکر شده از منظر علم بیان، مقید معنی کنایه است. در اصل اینگونه موارد کنایه های معروف فارسی اند که به دلیل کثرت استعمال با قدری تسامح عنوان ضرب المثل یا مثل سائره یافته اند. با همه این احوال حتی چنین کنایه هایی در تعریف عام ضرب المثل می گنجد.

کلاه شرعی

کلاه شرعی در اصطلاحات عامیانه و معنی و مفهوم مجازی کنایه از حیله شرعی است برای ابطال حق و احقاق باطلی. فی المثل ربا را که از محرمات مصرحه شرع مبین است به نام مال الاجاره پول حلال شمردن و یا هب گفته ابوالفضل بیهقی نان همسایگان دزدیدن و به همسایگان دیگر دادن و امثال و نظایر آن که همه و همه را اصطلاحاً کلاه شرعی گویند.

به طوری که ملاحظه می شود کلاه شرعی از دو لغت کلاه و شرع ترکیب یافته که کلاه همان سربند و هر چیزی است که با آن سر را بپوشانند و مجازاً وسیله ای برای سرپوش گذاشتن بر روی هرگونه منهیات و محرمات است که به طور کلی معنی و مفهوم عذر و مکر تزویر و حیله از آن افاده می شود.

معنی لغوی شرع همان دین و آیین و کیش و مذهب و به طور کلی صراط مستقیم و راه راست است که حق تعالی برای بندگان نهاده و بدان امر کرده است.

شرعی یعنی مشروع و حلال. احکام شرع همان تعالیم دینی و مذهبی است.

حکام شرع به متصدیان و متولیان احکام شرعی گفته می شود که صرفاً به آنچه که ناظر بر کتاب آسمانی و احکام و تعالیم مذهبی است رأی می دهند و از آن خط نباید و نتوانند خارج شوند.

کلاه شرعی در واقع کلاه غدر و مکر است که در لباس شرع بر سر دین و آیین و اخلاق و وجدان و انصاف و شرایع الهی گذاشته می شود. برای باب مثال یک نمونه ذکر می‌کنیم:

سابقاً در پارس معمول نبود که کسی با خواهر خود ازدواج کند ولی کمبوجیه دومین پادشاه سلسله هخامنشی عاشق یکی از خواهران خود شده خواست او را به حباله نکاه درآورد.

چون میل او برخلاف عادت بود قضات شاهی را خواسته پرسید: آیا قانونی نیست که ازدواج خواهر را اجازه داده باشد؟ جواب دادند: قانونی را که چنین اجازه ای داده باشد نیافته ایم، ولی هست قانون دیگری که به شاه اجازه می دهد آنچه خواهد بکند. پس کمبوجیه با خواهری که دوست داشت ازدواج کرد و بعد از چندی خواهر دیگر را گرفت.

سوء استفاده از عبارت آنچه خواهد بکند همان کلاه رعی است که آدمی به تبعیت از هوای نفس بر سر اخلاق و وجدان می گذارد و هر چه دل هوسبازش بخواهد انجام دهد.

آش شله قلمکار

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود. اصولاً هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهراً به صورت معجونی درمی آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.

اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.

ناصرالدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار، به شهر ستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دور راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران میرفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنی ها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتند و مجتمعاً به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زردچوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فراخورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنی ها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا: چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.

دوغ و دوشاب یکی است

وقتی که به زحمات و فداکاری های افراد توجه نشود و خوب و بد و زشت و زیبا در یک کفه قرار گیرد به ضرب المثل بالا استشهاد و تمثیل می کنند و یا به عبارت دیگر می گویند: دوغ و دوشاب پیشش یکی است.

چون اسا کار در این کتاب بر این است که ریشه های واقعی امثال و حکم از لابلای تاریخ و افکار و عقاید مردم این سرزمین بیرون کشیده شود و یکی از آنها ریشه همین ضرب المثل است، علی هذا دریغ دنست که از آن سطری نگوییم و سطری نپردازیم.

دوغ که متفرع از ماست است و پس از گرفتن کره از ماست باقی می ماند در محیط گله داری بیشتر به مصرف تغذیه سگان گله می رسید. دوشاب همان شیره است که با پختن آب انگور به دست می آید.

اما وجه تناسب دوغ و دوشاب و توجه به اهمیت یکی بر دیگری را در سرزمین لرستان باید جستجو کرد زیرا به قرار تحقیق لرهای گله دار برای دوغ که کره آن گرفته شده ارزش و اهمیتی قابل نبوده اند و غالباً آن را به دور می ریختند.

دوشاب که به اصطلاح دیگر آن را شیره می گویند چون مواد اولیه و وسایل تهیه و تدارک آن برای گله دارها فراهم نبود بدون تردید عزت و اهمیت بیشتر داشت و هرگز دوغ بی خاصیت در نزد لرها نمی توانست جای دوشاب را بگیرد.

لرهای گله دار و به طور کلی طبقه حشم دار، دوشاب را به سبب شیرینی و حلاوتش دوست دارند زیرا علاوه بر آنکه ذائقه را شیرین می کند در سرمای سخت زمستان در کوهستان ها بر میزان کالری و حرارت بدن می افزاید.

1- در مازندران کفی را که با پختن شکر سرخ از نیشکر به دست می آید به گویش مازندرانی دشو می گویند که به فارسی همان دوشاب است.

دو قورت و نیمش باقی است

ضرب المثل بالا درباره کسی به کار می رود که حرص و طمعش را معیار و ملاکی نباشد و بیش از میزان قابلیت و شایستگی انتظار تلطف و مساعدت داشته باشد. عبارت مثلی بالا از جنبه دیگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار می گیرد و آن موقعی است که شخص در ازای تقصیر و خطای نابخشودنی که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگی نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد.

در این گونه موارد است که اصطلاحاً می گویند: “فلانی دو قورت و نیمش باقی است”. یعنی با تمتعی فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است.

اکنون ببینیم این دو قورت و نیم از کجا آمده و چگونه به صورت ضرب المثل درآمده است.

چون حضرت سلیمان پس از مرگ پدرش داود بر اریکه رسالت و سلطنت تکیه زد بعد از چندی از خدای متعال خواست که همه‌ی جهان را درید قدرت و اختیارش قرار دهد و برای اجابت مسئول خویش چند بار هفتاد شب متوالی عبادت کرد و زیادت خواست.

در عبادت اول آدمیان و مرغان و وحوش. در عبادت دوم پریان. در عبادت سوم باد و آب را حق تعالی به فرمانش درآورد.

بالاخره در آخرین عبادتش گفت: “الهی، هر چه به زیر کبودی آسمان است باید که به فرمان من باشد”.

خداوند حکیم علی الاطلاق نیز برای آنکه هیچ گونه عذر و بهانه ای برای سلیمان باقی نمانده هر چه خواست از حکمت و دولت و احترام و عظمت و قدرت و توانایی، بدو بخشید و اعاظم جهان از آن جمله ملکه سبا را به پایتخت او کشانید و به طور کلی عناصر اربعه را تحت امر و فرمانش درآورد.

باری، چون حکومت جهان بر سلیمان نبی مسلم شد و بر کلیه مخلوقات و موجودات عالم سلطه و سیادت پیدا کرد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواستار شد که اجازت فرماید تا تمام جانداران زمین و هوا و دریاها را به صرف یک وعده غذا ضیافت کند! حق تعالی او را از این کار بازداشت و گفت که رزق و روزی جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهده‌ی این مهم برنخواهد آمد.

سلیمان بر اصرار و ابرام خود افزود و عرض کرد:

“بار خدایا، مرا نعمت قدرت بسیار است، مسئول مرا اجابت کن. قول می دهم از عهده برآیم”!

مجدداً از طرف حضرت رب الارباب وحی نازل شد که این کار در ید قدرت تو نیست، همان بهتر که عرض خود نبری و زحمت ما را مزید نکنی. سلیمان در تصمیم خود اصرار ورزید و مجدداً ندا در داد:

“پروردگارا، حال که به حسب امر و مشیت تو متکی به سعه ملک و بسطت دستگاه هستم، همه جا و همه چیز در اختیار دارم. چگونه ممکن است که حتی یک وعده نتوانم از مخلوق تو پذیرایی کنم؟ اجازت فرما تا هنر خویش عرضه دارم و مراتب عبادت و عبودیت را به اتمام و اکمال رسانم”.

استدعای سلیمان مورد قبول واقع شد و حق تعالی به همه جنبندگان کره خاکی از هوا و زمین و دریاها و اقیانوس ها فرمان داد که فلان روز به ضیافت بنده محبوبم سلیمان بروید که رزو و روزی آن روزتان به سلیمان حوالت شده است.

سلیمان پیغمر بدین مژده در پوست نمی گنجید و بی درنگ به همه‌ی افراد و عمال تحت فرمان خود از آدمی و دیو و پری و مرغان و وحوش دستور داد تا در مقام تدارک و طبخ طعام برای روز موعود برآیند.

بر لب دریا جای وسیعی ساخت که هشت ماه را فاصله مکانی آن از نظر طول و عرض بود: “دیوها برای پختن غذا هفتصد هزار دیگ سنگی ساختند که هر کدام هزار گز بلندی و هفتصد گز پهنا داشت”.

چون غذاهای گوناگون آماده گردید همه را در آن منطقه وسیع و پهناور چیدند. سپس تخت زرینی بر کرانه دیا نهادند و سلیمان بر آن جای گرفت.

آسف برخیا وزیر و دبیر و کتابخوان مخصوص و چند هزار نفر از علمای بنی اسرائیل گرداگرد او بر کرسی ها نشستند. چهار هزار نفر از آدمیان خاصگیان در پشت سر او و چهار هزار پری در قفای آدمیان و چهار هزار دیو در قفای پریان بایستادند.

سلیمان نبی نگاهی به اطراف انداخت و چون همه چیز را مهیا دید به آدمیان و پریان فرمان داد تا خلق خدا را بر سر سفره آورند.



خرید


برچسب ها : ضرب المثل ها و ریشه های آنها , ضرب المثل , ریشه های آنها , مقالاتی در مورد ضرب المثل ها و ریشه های آنها , مطلب هایی در مورد ضرب المثل ها و ریشه های آنها

  • es ba

نابرابری های اجتماعی

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ب.ظ

نابرابری های اجتماعی


دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 20 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 32

وضعیتی است که در چارچوب آن، انسانها دسترسی نابرابری به منابع ارزشمند، خدمات و موقعیتهای برتر جامعه دارند



خرید


چنین نابرابری هنگامی روی می‌دهد که افراد و گروه‌ها، یکدیگر را درجه‌بندی و سپس ارزیابی کنند. از همه مهمتر این که نابرابری اجتماعی: در رابطه با موقعیتهای متافوت در ساختار اجتماعی بودجود می‌آید. مکانیسم اساسی نابرابری اجتماعی، تفکیک اجتماعی[1] است. تفکیک اجتماعی، از دیده‌گاه نقشها وموقعیتها و موفقیتها، برخی از افراد را در وضعیتی قرار می‌دهد که دسترسی بیشتی به کالاها و خدامات باارزش جامعه داشته باشند.

مفهوم اساسی دیگر مرتبط با نابرابری اجتماعی، قشربندی اجتماعی[2] می‌باشد . این واژه نشانگر آن است که انسانها، درگونه‌ای از موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرند که از بالا به پائین لایه بندی می‌شوند و از همین روقشر بندی اجتماعی به معنی نابرابری اجتماعی «نهادی شده[3]» می‌باشد . (لهسایی‌زاده، 1377، 5 7)

اسملسیر (1988) نابرابری اجتماعی را چنین تعریف نموده است: وجود تفاوتهای دایمی و منظم در قدرت خرید کالاها، خدامات و امتیازات میان گروههای معینی ازمردم شاخص آن نابرابری در دادن پاداش به کار است. بحث نابرابری اجتماعی به شدت با قضاوتهای ارزشی در آمیخته است. تعریف و توصیف مفهوم برابری و کم وکیف آن، بستگی به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و باورها و زیربنای فکری ارائه کننده تعریف دارد.

لغت نامه انگلیسی اکسفورد، تعاریف زیر را از واژه برابری ارائه نموده است.

  1. وضعیتی که فرد در آن از شأن و حیثیت، مرتبه و یا امتیازاتی برابر با دیگران برخوردار است.
  2.  شرایطی که در آن برابری از لحاظ قدرت، توانایی، موفقیت یا ؟ برای همه وجود دارد.
  3. شرایطی که در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.

در عرصه علوم اجتماعی، نابرابری در دومعنا بکار می‌رود: نخست به معنای نابرابری در ثروتهای مادی و دوم دارا نبودن موقعیت‌یشان با سایر افراد از لحاظ بوخورد و رفتاری که با فرد می‌شود و به نظر می‌رسد معنای جامعه شناختی نابرابری در واقع به معنای برخورد و رفتار غیریکسان، یعنی حالت دوم است. (مال، 1377: 102 104)

روسوو نابرابری اجتماعی

ژان ژاک روسو از اولین کسانی است که در عصر تحولات عظیم صنعتی و فکری در اروپا به موضوع نابرابری پرداخته و دورشدن انسانها از طبیعت و شکل‌گیری جامعه‌مدنی را از عوامل مؤثر در از بین رفتن ویژگیهای فطری و پسندیده انسانها (برابری خواهی) می‌داند. روسو معتقد است مبنا و اساس برابری میان انسانها خواست یا ارادة عمومی [4]است که مانع از آن می ‌شود، حاکمان از قدرت اعطایی مردم برای ایجاد نابرابری سوء استفاده کنند. روسو می‌نویسد: باید دیابیم نه فقط میزان و حد قدرت و ثروت برای هرکس باید معین باشد، بلکه به گونه‌ای عمل شود که هیچ شهروندی آن قدر ثروتمند نباشد که بتواند دیگران را بخرد و هیچ شهروندی آن قدر فقیر نباشد که مجبور به فروختن خود شود.

مارکس و نابرابری اجتماعی

برابری به طور کلی، از دیدگاه مارکیسم از آمارهای اساسی هرنظام اجتماعی عادلانه محسوب می‌شود. به اعتقاد وانکلس محو طبقات بهره‌کش و ساختمان مناسبات سوسیالیستی بسیاری ازنشانه‌ها و مسائل ناشی از نابرابری اجتماعی را حل می‌کند. از نظر مارکس انتقال مالکیت ابزار توید از فرد به جامعه موجب می‌شود که اکثریت مردم، صرفنظر ازمنشأ خانوادگی، پایگاه اجتماعی و اعتقادات دینی و غیره در موقعیت برابر قرار گیرند. سوسیالیسم، نابرابری برمبنای جنس و نژاد را از میان می برد و با پشتیبانی دولت حقوق اجتماعی برابر را بدان همة افراد تأمین می‌کند.

به عقیده مارکس گرایان نیز، نابرابر در ثروت تنها در نظام کمونیسم برطرف خواهد شد: زیرا در این نظام، تفاوتهای اساسی اجتماعی در مشاغل و کارها از بین خواهد رفت و در نهایت اصل هرکس به اندازه نیازش اعمال خواهدشد. به عقیده آنان تنها با فراهم شدن شرایط مادی و معنوی کمونیسم است که امان حذف کامل نابرابرهای اجتماعی فراهم می‌شود که شرط آن بالا رفتن بازدهی تولید و رشد فکری و فرهنگی یک یکایک افراد است.

نظریه نخبه گرایانه[5] و نابرابری

یعنی از مهمترین وعمده‌ترین نظریاتی که در زمینه توجیه‌نابرابری اجتماعی اقتصادی و سیاسی مطرح گردیده است نظریه نخبه‌گرایانه پارتو[6]، موسکا[7] میخلز[8] می باشد. در این نظریه جامعه به دو طبقه بالا دست (تخبگان حکمرانان) و فرو است (فروانبران توده‌ها) تقسیم می‌شود. اما این طبقه بالا دست دارای ثبات و پایداری نبوده و دائم در تغییر است. از نظر نخبه‌گرایان عامل اصلی تفکیکی اجتماعی، حاکمیت (سیاست) است و نه پایگاه اقتصادی و طبقات به معنای اقتصادی و تاریخی آن وجود ندارند.

نظریه نابرابر گرهاردلنسگی

لنسگی (1966) پیش فرضهای خود را در زمینه نابرابری اجتماعی اینگونه توصیف نموده است:

1- انسانها موجوداتی اجتماعی‌اند   2- هرگاه انسانها مجبور به انتخاب شوند، منافع خود گروه مورد علاقة‌خود را برمنافع سایرین تریج می‌دهند.

3- انسان همولو طالب کالا و خدمات بیش از میزانی است که در اختیارش قرار دارد.

  1. درهر جمعه انسان مبارزه‌ای برای پاداشها وجود دارد.
  2. لنشی سه نوع منافع و اهداف فردی را بقا و تندرستی، ایجاد وسایل راحتی و محبت معرفی می‌نماید و اهداف ابزاری پول، ادارات و آموزش و نظایر آن را که در دست‌یای به سایر اهداف مورد استفاده قرار می‌گیرد، بر می‌شمارد. وی عقیده دارد، مبارزه‌ باری رسیدن به پاداشهای اجتماعی و حفظ آنها در همه جوامع بشری وجود دارد، اما چون افراد از نظر طبیعی دارای صفات (استعدادها ، توانایی و امکانات) مساوی برای مبارزه نیسند، بنابراین درجه‌ی از نابرابری اجتناب ناپذیر خواهد بود.

عوامل نابرابری از نظر لنشی عبارتنداز: 1- سطح پیشرفت تکنولوژی 2- تهدید خارجی 3- ایدئولوژی  5- رهبری

ملک (1377) در کتاب جامعه شناسی قشرها  و نابرابرهای اجتماعی ضمن پرداختن به موضوع نابرابری آن را به شکل زیر طبقه‌بندی نموده است. 1- نابرابریهای نژادی قومی 2- نابرابریهای جنسی 4- نابرابریهای اجتماعی  5- نابرابریهای اقتصادی  6- نابرابری قدرت (ملک، 1377 : 105 : - 126)

فرانظریه وابستگی و تئوری نظام جهانی[9] والرشتاین[10]

چلبی (1375) در بحث خود مختاری ملی به طرح فرانظریه وابستگی پرداخته و می‌نویسد:

فرانظریه وابستگی های و تئوریهای گوناگونی است و همه آ‌نها کم وبیش در دوچیز وجه مشترک دارند، اول مسأله اساسی آنها یعنی روابط نامتفارن بین جوامع و دوم قضیه‌ای محوری[11] که ادعا می‌کند. وابستگی مانع توسعه پایدار است.

چلبی در تغسیر موضوعات فوق‌الذکر سه تئوری را در فرانظریه وابستگی از هم تمیز می‌دهد: 1- نظریه توسعه نیافتگی وابسته 2- نظریه توسعه وابسته 3- نظریه برگشت وابستگی[12].


 



خرید


برچسب ها : نابرابری های اجتماعی , مقالاتی در مورد نابرابری های اجتماعی , مطلب هایی در مورد نابرابری های اجتماعی , پروژهایی در مورد نابرابری های اجتماعی

  • es ba

فلسفه طبیعت در غرب

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ

فلسفه طبیعت در غرب

فلسفه طبیعت در غرب
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 25 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 59

نخستین فلاسفه یونان را طبیعت‌گرا می‌دانند زیرا آنها بیش از همه به طبیعت و رویدادهای طبیعی توجه داشته‌اند



خرید


امروزه بسیاری از مردم کم و بیش معتقدند که در زمانی نا معلوم باید همه چیز از هیچ به وجود آمده باشد. این اعتقاد در میان یونانیان آن ایام چندان متداول نبود. آنان به دلایلی بر این باور بودند که از همان بدو امر «چیزی» وجود داشته است. آنچه یونانیان را بیشتر به خود مشغول کرد.این مسئله بود که آب چگونه به ماهی مبدل شده است و خاک بی جان از چه طریق به درختان سر به فلک کشیده و گلهای رنگارنگ تبدیل می‌شود. فلاسفه یونانی همگی بر این اعتقاد بودند که باید مادة اولیة مشخصی موجب تمامی تغییرات شود. و این تصور مطرح بوده که ماده‌ای اولیه باید وجود داشته باشد که در اثر آن تغییرات طبیعی صورت پذیرد.

 

فلسفه طبیعت پیش از سقراط

نخستین فیلسوفان به دنبال تغییرات ظاهری بوده‌اند. آنها سعی داشته تا به قوانین‌ای جاودانه در طبیعت دست یابند. و آنچه را که در طبیعت رخ می‌داد از طریق طبیعت توضیح دهند. این روش و تفکر که مربوط به پیش از سقراط می‌باشد. بر ‌می‌گردد به سه فیلسوف از شهر میلتوس، طالس1 این فیلسوف یونانی آب را ماده اولیة همه چیز می‌دانست. زمانی که طالس در مصر به سر می‌برد. دقیقاً به حاصلخیزی مزارع بعد از طغیان و فرونشستن آب رودخانة نیل توجه داشته و دیده است که چگونه پس از هر بارندگی قورباغه‌ها و کوهها پیدا می‌شده‌اند. علاوه بر این شاید طالس دربارة تبدیل آب به یخ و بخار و تبدیل دوبارة آنها به آب نیز فکر کرده باشد. سرانجام طالس به این نتیجه رسید که همه چیز پر از خدایان است و به این ترتیب طالس تصور می‌کرد که جهان همه از نیروهای محرک نامریی است. مسلماً منظور او از خدایان نیز همین نیروهای محرک بوده است و به خدایان سروده‌های هومر ارتباطی ندارد.

فیلسوف دیگر یونانی که آناکسیماندروس2 نام دارد. اعتقاد داشته است . که جهان ما تنها یکی از جهان‌های بیشمار  است. و این جهان‌های بیشمار از ماده‌ای جاودان پدید آمده است ، به آن باز می‌گردند. منظور از ماده جاودان را نمی‌توان درک کرد ولی مسلماً وی بر خلاف طالس به ماده‌ای مشخص اشاره ندارد. شاید منظور او این باشد که آنچه به وجود آمده است باید متفاوت از به وجود آورنده‌اش باشد و از آنجا که هر چه به وجود بیاید، فانی است. پس باید به وجود آوردنده‌اش جاودان باشد. تا همه چیز بتواند از آن پدید آید و به آن باز گردد. بدین ترتیب روشن است که این مادة اولیه نمی‌تواند همین آب معمولی باشد.

سومین فیلسوف مقیم شهر میلتوس، آناکسیمنس1 نام دارد که او هوا را مادة اولیه همه چیز می‌دانست. آناکسیمنس آب را شکل غلیظ شدة هوا می‌دانست. البته او معتقد بود که اگر آب غلیظ‌تر شود به خاک مبدل خواهد شد. شاید توجه او در این مورد به خاکی جلب شده بوده است که پس از آب شدن یخها بر روی زمین نمایان می‌شد. از سوی دیگر او معتقد بود که با رقیق شدن هوا، آتش به وجود آمده است. و به این ترتیب به اعتقاد آناکسیمنس خاک و آب و آتش از هوا بوجود آمده‌اند.

این سه فیلسوف اهل میلتوس معتقد بودند که همه چیز از یک مادة اولیه به وجود آمده است. اما این که چگونه می‌توان تصور کرد که ماده‌ای بتواند ناگهان تغییر یابد و به چیز دیگری تبدیل شود به عنوان « مسئله تغییر» مطرح شد . در حدود سال 500 قبل از میلاد فیلسوفی به نام پارمنیدس2 معتقد بود که هر چه هست ، همیشه بوده است. او معتقد بود که هر چه در جهان وجود دارد، همیشه وجود داشته است و هیچ چیز نمی‌تواند از هیچ به وجود آمده باشد و آنچه هست نمی‌تواند به هیچ مبدل شود.

برای پارمنیدس روشن بود که طبیعت همواره دستخوش تغییرات دایمی است . او می توانست با حواس خود تغییرات را توضیح دهد. ولی نمی‌توانست آنچه را عقل به او حکم می‌کرد منسجم سازد.

همه ما جمله : (( چیزی را قبول می‌کنم که ببینم )) ، را شنیده‌ایم. امّا، پارمنیدس حتی پس از این که چیزی را به چشم خود می‌دید، نمی‌پذیرفت. او معتقد بود که حواس تصویری نادرست از جهان به دست می‌دهند و این تصویر با آنچه عقل حکم می‌کند تطبیق ندارد.

هراکلیتوس3 از همعصران پارمنیدس. تغییرات دائمی را ویژگی اصلی طبیعت می‌دانست او بیشتر از پارمیندس به حواس متکی بود. او معتقد بود همه چیز در حرکت است. همه چیز درگذر است و هیچ چیز ثابت نیست. به همین خاطر است که ما هیچ گاه نمی‌توانیم در یک رودخانه دوبار قدم بگذاریم.

زیرا هر بار که پا در رودخانه بنهیم آب دیگری بر روی پای ما جریان خواهد داشت و ما هم هر بار تغییر کرده‌ایم. او بر این نکته نیز تأکید دارد که جهان همواره محل اضداد است . هراکلیتوس معتقد بود که هم خوب و هم بد جایگاهی ضروری در هستی دارند و بدون وجود اضداد در کنار یکدیگر، جهان به پایان می‌رسد.



خرید


برچسب ها : فلسفه طبیعت در غرب , مقالاتی در مورد فلسفه طبیعت در غرب , مطلب هایی در مورد فلسفه طبیعت در غرب , فلسفه , طبیعت , غرب

  • es ba

مشارکت انتخاباتی

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۹ ب.ظ

مشارکت انتخاباتی

مشارکت انتخاباتی
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 19 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 35

اعتصاب، تحصن و امثال آن، بسیار وقتگیر و پرهزینه‌اند در مقابل، مشارکت انتخاباتی، که موضوع اصلی این نوشتار است، از این لحاظ در پایین‌ترین مراتب قرار می‌گیرد



خرید


در مشارکت انتخاباتی افراد در زمانی کوتاه و با صرف هزینه‌ی ناچیز به پای صندوقهای رأی می روند و با دنیای سیاست ارتباطی سطحی و گذرا برقرار می‌کنند. با وجود این، مشارکت انتخاباتی مهمترین و متداولترین نوع مشارکت سیاسی است و به یمن وجود یافته‌های آماری و تحقیقات میدانی فراوان، غالب پژوهشهای انجام شده دربارة مشارکت در این زمینه خلاصه می‌شود.

در این نوشتار خواهیم کوشید با ارائة‌چارچوبی نظری دربارة‌ مشارکت  انتخاباتی، با توجه به آثار موجود در این خصوص، آن را مورد مدافه و کنکاشی جامعه شناختی قرار دهیم. اما قبل از پرداختن به موضوع اصلی بحث، پرسشهایی مهم در باب مفهوم و ماهیت مشارکت سیاسی وجود دارد که ارائة‌پاسخی شفاف و روشن بدانها ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از جمله آنکه: حقیقت مشارکت سیاسی چیست؟ به چه انگیزه‌ای افراد به صحنة‌سیاست قدم می‌گذارند؟، اقسام مشارکت سیاسی کدام‌اند؟  هر گونه حضور در صحنة سیاسی را می توان مشارکت سیاسی نامید؟ و آیا اساساً تعیین حدود و ثغور و چارچوب مشخص برای مشارکت سیاسی قابل قبول است یا خیر؟

پس به ناچار باید سخن را از بررسی مفهوم مشارکت سیاسی آغاز کرد و بدین منظور، به جای پرداختن به تعاریف گوناگون و تلقیها و رهیافتهای مختلف که از مشارکت سیاسی وجود دارد، شایسته آن است که رویکردهای مختلف به آن را مورد مدافه قرار دهیم.

رویکردهای مختلف نسبت به مشارکت سیاسی

غالب پژوهشگران با بینش ابزاری به پدیدة مشارکت سیاسی می‌نگرند و آن را رفتاری از سوی شهروندان می‌دانند که متوجه قلمرو سیاست است و به منظور اثر گذاشتن بر نحوة‌ تصمیم‌گیری و انتخاب حاکمان صورت می‌پذیرد.

چنین رویکردی از مشارکت سیاسی بر این فرض استوار است که فرد عقلانی محض است و با محاسبة سود و زیان خود و به منظور تحقق برخی خواسته‌ها و تأمین منافع خویش پای به عرصة سیاست می‌گذارد. غایت اصلی افراد از مشارکت سیاسی عبارت است از تأثیر بر انتخاب مجریان و بر نحوة تصمیم گیری آنان به منظور تأمین منافع و خواسته‌های فردی بیشتر.

بینش ابزاری از دهة 70 میلادی توجه بسیاری از پژوهشگران علم سیاست را به خود جلب کرد و بویژه در تحلیل رفتار سیاسی شهروندان مورد اقبال فراوان، خصوصاً در میان محققان آمریکایی قرار گرفت. و ربا و نی در سال 1979 با مطالعة رفتار رأی دهندگان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که رأی دهندگان کمتر تحت تأثیر مسائل محیطی و جامعه شناختی یا روانی‌اند و با مطالعة‌ موضوعات مطرح شده از طرف نامزدها و برنامه‌های احزاب سیاسی پای به عرصة سیاست می‌گذارند و حزبی را بر می‌گزینند که منافع آنان را بیشتر تأمین کند.

این دیدگاه، که بر بینش فردگرایانه استوار است، مشارکت سیاسی را برخاسته از ملاحظات عقلانی افراد و محاسبة سود و زیان شخصی آنان می‌داند. چنین رویکردی نسبت به پدیده‌های سیاسی اساساً رویکردی اقتصاد محور است و مرجع اصلی اینگونه تحلیلها کتاب معروف آنتونی داونز است که در سال 1957 تحت عنوان تحلیلی اقتصادی از نظریة دموکراسی به رشتة تحریر درآمده است.

مشکل اصلی چنین رویکردی این است که شهروندان را اشخاصی صرفاً عقلانی فرض می‌کند و آنان را آگاه از کلیة‌ مسائل و مشکلات  و آشنا به راهکارهای لازم می‌داند، در صورتی که آمار و ارقام خلاف این را نشان می‌دهد. چرا که درصدی قابل توجه از مردم در جوامع غربی و به اصطلاح دموکراتیک، به مسائل سیاسی  بی‌علاقه‌اند و در کم هزینه‌ترین شکل مشارکت، یعنی انتخابات، نیز حضوری چندان در خور و شایسته ندارند.

تحقیقات نشان می‌دهد که کار سیاسی اساساً عملی است حرفه‌ای و در انحصار اقلیتی بسیار محدود از سیاست پیشگام است و به طور میانگین تنها 10 درصد از مردم را در جوامع غربی شامل می‌شود و اکثریت مردم نقشی در اداره‌امور کشور و اثرگذاری بر تصمیمات مجریان ندارند.

اگر چه تلقی یاد شده از مشارکت سیاسی بعضی از ابعاد این پدیده را به خوبی توضیح می‌؛دهد، اما اصل مشارکت همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند. به عنوان نمونه، از تعاریف مذکور می‌توان به خوبی دریافت که مشارکت، برخلاف گرایشهای فکری و حالتهای وجدانی که ظهور بیرونی ندارند و قابل محاسبه نیستند، رفتاری است متوجه قلمرو سیاست، و از آنجا که رفتاری است سیاسی، قابل مشاهده و بررسی و اندازه‌گیری است.

از این تعاریف به خوبی می‌توان دریافت که از مهمترین شروط تحقق چنین رفتاری لااقل وجود دو اعتقاد است. چرا که از یک سوی فرد باید به این اعتقاد رسیده باشد که نهادهایی برتر و ذی صلاح وجود دارند که قادرند با اتخاذ تصمیم به رتق و فتق امور بپردازند و از سوی دیگر نهادهای یاد شده، علاوه بر داشتن اقتدار لازم، خواسته های افراد را مصمح نظر قرار می‌دهند و بدان توجه می کنند. به تعبیری دیگر، فرد در صورتی پای در قلمرو سیاست می گذارد و می‌کوشد در اجرای سیاست مؤثر واقع شود که به این اعتقاد رسیده باشد که اقدام و حضورش در صحنة‌سیاسی می‌تواند منشأ تأثیراتی باشد. حال آنکه در نظامی سیاسی که فرد از هر گونه ایفای نقش در صحنة سیاسی ناامید باشد جایی و انگیزه‌ای برای مشارکت سیاسی باقی نمی‌ماند.

بینش ابزاری، علی رغم اینکه برخی از وجوه مشارکت را توضیح می‌دهد. از شفافیت کافی برخوردار نیست و پرسشهای فراوانی را بدون پاسخ می‌گذرد. از جمله اینکه: آیا هر گونه اقدام در صحنة‌سیاسی که به قصد تأثیر بر نحوة اجرای سیاست صورت پذیرد مشارکت سیاسی است؟ آیا تفاوتی میان جنگ مسلحانه و درگیریهای خشن با شرکت آرام و قانونمند در انتخابات وجود ندارد؟ آیا می توان اقدام شهروند ساده را در انتخابات با کار سیاسی گروههای حرفه‌ای یکسان تعریف کرد؟ و این در حالی است که میان این دون نوع رفتار سیاسی به اعتقاد بسیاری تفاوتی ماهوی وجود دارد.

رویکرد دیگر یکه بسیار به واقع نزدیکتر است برگرفته از تلقی جامعه‌‌شناس معروف فرانسوی امیل دورکهیم درباره‌ مشارکت سیاسی است. بر اساس این رویکرد، مشارکت سیاسی بنابر مقتضیات مکانی و زمانی خود تعریف می‌شود و با نظری مردم شناسانه و جامعه شناسانه به این پدیده نگریسته می‌شود. دورکهیم قلمرو سیاست را با عالم و قلمرو مذهبی قیاس می کند و میان این دو وجوه تشابهی را بر می‌شمرد که در خور ایضاح و تأنی است.

به رغم اینکه قدرت سیاسی در جوامع غربی قلمرو مستقل از مذهب یافته و به عنوان پدیده‌ای غیر مذهبی مطرح است، اما همچنان از بسیاری از وجوه قداستهای مذهبی برخوردار است. لذا دیوبر معتقد است که غیر مذهبی‌ترین حکومتها، یعنی حکومت ژاکوبنها در فرانسه، خود مذهب نوینی آفریده‌اند که عبارت است از «مذهب مدنی» که مبتنی بر آیین ستایش و پرستش ملت است. قدرت سیاسی در مذهب ژاکوبنها، به عنوان مظهر ارادة عموم، از قداست و حرمت ویژه برخوردار است و به صورت نهادی مقدس در جامعه جلوه‌گر می‌شود.

با چنین پیش فرضی دورکهیم به مقایسة دنیای سیاس با دنیای مذهب می‌پردازد و در قلمرو مذهبی، جهان را به دو بخش مقدسها و نامقدسها تقسیم می کند. این دو بخش از یکدیگر به کلی متمایزند و از ویژگیهای متفاوت برخوردارند. با وجود این، راه ارتباط میان این دو عرصه بسته نیست و قلمرو مقدس می کوشد با قلمرو دیگر ارتباط برقرار کند، چرا که تقدیس مقدس و ستایش آن تنها در سایة این ارتباط میسر خواهد بود. اما این ارتباط بسیار ظریف و دارای قواعد خاص خود است و با مراسم و تشریفات ویژه صورت می پذیرد و غیرمقدسها می ‌توانند از این طریق به قلمرو مقدس نزدیک شوند و گاه ارتباط آنقدر عمیق و مستحکم می‌گردد که طی تشریفات و مراسم ویژه، خود نیز به قلمرو مقدسم می‌پیوندند و تقدس می‌یابند.

دنیای سیاست نیز چنین خصلتی دارد. آنان که به گروه حاکمان پیوسته‌اند و قدرت را در اختیار دارند قلمروی تشکیل می‌دهند که دور از دسترس دیگران است و از حرمت ویژه برخوردار است و آنان که در خارج این قلمرو هستند دنیای متمایز و دیگری را شکل می دهند که می تواند با قلمرو سیاست ارتباط نزدیک داشته باشد، اگر چه خود در خارج از آن به سر برند. این ارتباط نیز از طریق رسوم و تشریفات و قواعد خاص صورت می پذیرد که این قواعد را هنجارهای حاکم بر هر جامعه تعیین می کند.

به تعبیری دیگر، مشارکت سیاسی همان ارتباط میان دو عالم سیاسی و غیر سیاسی است که در جوامع مختلف بر اساس آیین خاص خود صورت می پذیرد. این ارتباط از طریق مراسم و تشریفات خاص برقرار می‌شود و در جوامع مختلف به گونه‌های متفاوت تجلی می‌یابد.

مهمترین فایدة رویکردی اینچنین نسبت به مشارکت سیاسی این است که این پدیده را در قالب زمان و مکان و متناسب با مقتضیات هر عصر و شرایط ویژة جوامع مختلف در نظر می‌گیرد و ملاک و محکی برای بررسی و تبیین اقسام مشارکت سیاسی به دست می دهد. بدین ترتیب، ارتباط میان مردم و دنیای سیاست از قواعد خاص پیروی می‌کند و قانونمند و حساب شده است، و این قانونمندی برگرفته از هنجارهای حاکم بر هر جامعه است. با چنین رهیافتی از مشارکت سیاسی می‌توان به خوبی دریافت که گونه‌ای از مشارکت که در یک جامعه پسندیده و مطلوب است می‌تواند در جامعة دیگر ناپسند و نامطلوب و در تعارض با هنجارهای آن باشد.

پس از بیان اجمالی رویکردهای مختلف در زمینة مشارکت سیاسی، اینکه به یکی از مهمترین جلوه‌های آن یعنی مشارکت انتخاباتی می پردازیم.

مشارکت انتخاباتی برجسته‌ترین نوع مشارکت سیاسی

مشارکت انتخاباتی از متداولترین مشارکتهای سیاسی در عرصه حاضر است. زندگی سیاسی شهروندان در عصر جدید غالبا در انتخابات خلاصه می‌شود و برنامه‌ها و فعالیتهای احزاب و گروههای سیاسی را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. پیروزی در انتخابات یکی از مهمترین اهداف احزاب کنونی است و جلب آراء بیشتر در هر انتخابات به صورت محور فعالیتهای احزاب سیاسی درآمده است.

یکی از مباحث مهم در مشارکت انتخاباتی علل و انگیزة این مشارکت است. چگونه می توان اقدام به مشارکت انتخاباتی را توضیح داد؟ مهمترین متغیرهای توضیح دهندة‌ مشارکت ابراز می‌کنند در صورتی که برخی دیگر از اقشار اجتماعی به این اقدام کمتر علاقه نشان می دهند؟ متغیرهای فردی و اجتماعی مشارکت انتخاباتی کدام‌اند؟

آنچه ذیلا می‌آید بررسی برخی از پاسخهای ممکن به پرسش‌های یاد شده است.

متغیرهای توضیح دهندة مشارکت انتخاباتی

چنانکه گفته شد، مشارکت سیاسی دارای اقسام متنوع است. اما در این میان، مشارکت انتخاباتی جایگاه بلندی دارد و مورد توجه خاص بسیاری از محققان و پژوهشگران است. آثار موجود در خصوص مشارکت سیاسی غالباً بر محور مشارکت انتخاباتی شکل گرفته‌اند. دلیل این امر را می توان در اهمیت انتخابات در جوامع مختلف دانست، به گونه‌ای که می‌توان گفت زندگی سیاسی شهروندان در دنیای نوین تقریباً در انتخابات خلاصه می‌شود و انتخابات محور اصلی فعالیتهای احزاب و گروههای سیاسی مختلف است. فزون بر این، مشارکت انتخاباتی، برخلاف بسیاری دیگر از انواع مشارکت، قابل اندازه‌گیری و تبیین به زبان آمار و ارقام است. نظرسنجیهای مختلف از نتایج انتخابات در طول سالیان متمادی داده‌‌‌های مناسبی برای تحلیل علمی این پدیده برای پژوهشگران فراهم نموده، بررسی علمی این پدیده را بسیار آسان کرده است.

مشارکت انتخاباتی از زوایای گوناگون موضوع بحث و بررسی است. در این میان دو پرسش با اهمیت و برجستگی بیشتر خودنمایی می‌کنند. نخست اینکه دو پرسش با اهمیت و برجستگی بیشتر خودنمایی می کنند. نخست اینکه چرا شهروندان حاضر به صرف وقت و هزینه برای رفتن به پای صندوقهای رأی هستند؟ دیگر اینکه چه عواملی محتوای این مشارکت یعنی نوع «رأی» رأی دهنده را توضیح می‌دهند؟

در این نوشتار درصددیم به این دو پرسش به تفصیل پاسخ گوییم.

علل و عوامل مشارکت انتخاباتی

بسیاری از پژوهشگران کوشیده‌اند علل و انگیزه‌های مشارکت سیاسی، بویژه مشارکت انتخاباتی، را مورد بررسی قرار دهند و در این زمینه نظریه‌های مختلف ارائه شده است. نگاهی گذرا به نظریات یاد شده نشان می‌دهد که در مجموع سه متغیر بیشتر مورد توجه متخصصان بوده‌اند. این سه متغیر توضیح دهندة‌ انگیزة مشارکت عبارت‌اند از : «منابع»، «بسیج» ، «انگیزه‌های ابزاری».



خرید


برچسب ها : مشارکت انتخاباتی , مقالاتی در مورد مشارکت انتخاباتی , مطلب هایی در مورد مشارکت انتخاباتی , پروژهایی در مورد مشارکت انتخاباتی

  • es ba

طراحی وب سایت برای یک شرکت

es ba | يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ

طراحی وب سایت برای یک شرکت

طراحی وب سایت برای یک شرکت
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 61 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 134

امروزه اغلب شرکتها و موسسات و حتی اشخاص حقیقی جهت معرفی خود در اینترنت اقدام به راه‌اندازی وب سایت اختصاصی می‌کنند در این پروژه، وب سایت شرکت تولیدی، خدماتی نویدان طب طراحی گردیده است این وب سایت به دو زمان فارسی و انگلیسی جهت استفادة‌ کاربران فارسی زبان و یا سایر علاقمندان آماده شده به معرفی این شرکت می‌پردازد



خرید


طراحی صفحات به صورت استائیک بوده که در صورت علاقمندی مدیران شرکت صفحات پویا به آن افزوده خواهد شد.

مقدمه

در گذشته‌ای نه چندان دور شرکتها و مؤسسات تجاری، فرهنگی، و یا  اشخاص حقیقی جهت معرفی خود از کاتالوگها یا کتابچه‌هایی استفاده می‌کردند که با فواصل زمانی نسبتاً طولانی، معمولاً یک ساله، با تغییرات جدید چاپ می‌شدند. سایر اشخاص یا مؤسسات برای برقراری ارتباط با شخص یا مؤسسه مورد نظر از طریق آدرس پستی یا شماره تلفن یا فاکس ذکر شده در کتابچه اقدام می‌نمودند.

با گسترش شبکه جهانی اینترنت اغلب موسسات با ایجاد وب سایت اختصاصی و با استفاده از امکانات اینترنت به معرفی خود و برقراری ارتباط پرداختند.

برخی از برتری‌های وب سایت اختصاصی در مقایسه با روش قدیمی را می‌توان به صورت زیر خلاصه نمود:

1) دسترسی آسان و امکان جستجو:

در صورتی که وب سایت مورد نظر در موتورهای جستجو در اینترنت ثبت شده باشد، هر کاربر اینترنت می‌تواند به آسانی با استفاده از کلمات کلیدی به آدرس اینترنتی مربوطه دسترسی پیدا کند. کلمات کلیدی معمولاً به نام یا نوع فعالیت هر موسسه یا شخص و یا آدرس جغرافیایی آن مربوط است.


2) به روز بودن اطلاعات:

در حالیکه وارد کردن تغییرات در متن کتابچه ها یا کاتالوگها معمولاً در دوره‌های یکساله انجام گرفته است، انجام این کار می‌تواند در فواصل زمانی بسیار کوتاه حتی در چند دقیقه از طریق مدیر وب سایت صورت بگیرد.

3) ارتباط سریع و آسان و کم هزینه:

هر کاربر اینترنت می‌تواند به آسانی از طریق پست الکتریکی با موسسه مورد نظر ارتباط برقرار کند و حتی این امکان وجود دارد که ارتباط حدودی و تصویری بین دو طرف برقرار شود که بویژه در فواصل دور از نظر هزینه در مقایسه با روشهای قبلی مانند پست یا تلفن، بسیار سریعتر و ارزانتر بوده و ارتباط کاملتری برقرار می‌گردد.

4) پردازش اطلاعات:

این امکان وجود دارد که اطلاعات مربوط به هر مشتری به طور آن لاین (Online) دریافت گردیده و به طور خودکار در سرور پردازش شده و نتیجة آن سریعاً در اختیار مشتری قرار داده شود.

اینکه یک وب سایت تا چه اندازه بتواند مفید واقع شود به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

  • کیفیت طراحی وب سایت
  • کارآیی سرویس دهنده (Server) ای که صفحات وب و فایلهای مربوطه روی آن قرار داده می‌شود.
  • پهنای باند سرویس دهنده
  • سرعت و کیفیت ارتباط اینترنتی کاربر

در این میان ، کیفیت طراحی و مدیریت سایت از اهمیت خاصی برخوردار است. مدیریت سایت معمولاً بر عهده یک نفر یا یک گروه با عنوان Web master قرار دارد. مدیر سایت ممکن است جهت آماده‌سازی بخش‌های مختلف سایت، مانند طراحی‌های گرافیکی ، از متخصصان دیگر کمک بگیرد اما در مورد سایت‌های کوچک معمولاً یکنفر مسئولیت طراحی و مدیریت سایت را بعهده می‌گیرد. طراحی سایت تنها یک کار تکنیکی نیست بلکه در نظر گرفتن زیبایی و جذابیت سایت بسیار مهم است بطوریکه یک سایت که از نظر تکنیکی بسیار قوی باشد،‌ شاید بدلیل ضعف در برقراری ارتباط روانی مناسب با کاربر، در جذب او ناتوان باشد.

هدف این پروژه طراحی وب سایت شرکت نویدان طب بوده است. این شرکت تولید کنندة‌ لوازم و تجهیزات آزمایشگاهی است؛ بنابراین اغلب کسانی که به این سایت مراجعه می‌کنند مسئولین آزمایشگاه در دانشگاه‌ها یا مدارس، آزمایشگاههای تشخیص طبی و یا متخصصین شیمی می‌باشند. این افراد مایل هستند که به آسانی از نوع تولیدات و خدمات شرکت و بویژه هزینة آن آگاه شوند. گروه دیگر از کسانی که ممکن است به این سایت مراجعه کنند ممکن است تولیدکنندگان یا مصرف‌کنندگان از کشورهای خارجی باشند؛ بنابراین کلیة اطلاعات سایت باید علاوه بر زبان فارسی به زبان انگلیسی نیز طراحی و قابل دسترس باشد. این سایت بگونه‌ای طراحی شده که کاربر بتواند از همان صفحه اول سایت انگلیسی یا فارسی را انتخاب کند.

در فصل دوم این پایان‌نامه،‌ تاریخچة اینترنت و سرویس‌های آن معرفی شده است و در فصل سوم کدهای HTML بکار رفته در طراحی صفحات مخلتف سایت و نیز نسخة چاپی سایت ارائه می‌گردد.


فصل اول

 

1- مروری بر اینترنت و وب:‌

ریشه‌های اینترنت به پروژه‌ای به نام آرپانت که توسط آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع ایالات متحده حمایت می‌شد، باز می‌گردد.

وزارت دفاع می‌خواست شبکه‌ای بسازد که خودش را تحت شرایط سخت‌ و ناسازگار نگهداری کند. (شبکه دو یا چند کامپیوتر است که به یکدیگر متصل می‌شوند و با یک زبان صحبت می‌کنند، ایده اصلی، ساختن شبکه‌ای بود که قادر باشد اطلاعات نظامی و دولتی را منتقل کند. پروژه در سال 1968 آ‎غاز شد و سالها ادامه داشت و بعد از این که به طور رسمی اعلام شد که کامل شده‌ است، با موفقیت متوقف شد. از آن موقع تکنولوژی متصل ساختن مطمئن و اقتصادی کامپیوترها توسعه یافته است و امروز روح آرپانت ستون فقرات اینترنت را شکل می‌دهد.

در ابتدا،‌ هدف محققین آرپانت ساخت یک شبکه بزرگ برای متصل ساختن کامپیوتر در مسافت‌های طولانی بود اما در اواسط دهه 1970 روشن شد که هیچ شبکه منفردی قادر به تأمین نیازهای همه افراد نیست. محققین دیدند که توسعه تکنولوژی‌ که بتوانند انواع مختلفی از شبکه‌ها را در سیستمی بزرگ و منفرد متصل سازد. بسیار مفیدتر می‌باشد. این دید باعث مطرح شدن مفهوم میان شبکه یا اینترنت شد.



خرید


برچسب ها : طراحی وب سایت برای یک شرکت , مقالاتی در مورد طراحی وب سایت برای یک شرکت , مطلب هایی در مورد طراحی وب سایت برای یک شرکت , پروژهایی در مورد طراحی وب سایت برای یک شرکت , طراحی وب سایت , برای یک شرکت

  • es ba

کنترل دور موتورهای DC بدون جاروبک با استفاده از تراشه MC33035

کنترل دور موتورهای DC بدون جاروبک با استفاده از تراشه MC33035
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 3943 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 93

امروزه کاربرد وسیع موتورهای الکتریکی در بخشهای مختلف و در زندگی روزمره در مصارف خانگی و مصارف صنعتی آنچنان وسعت یافته که تصور دنیای موجود بدون موتورهای الکتریکی اگر نگوییم غیر ممکن باید گفت غیر قبل تصور می‌باشد



خرید


پس از طراحی و ساخت اولین نمونه ماشین الکتریکی توسط ارستد این ماشینها تغییر و تحولات بزرگی را در دهه‌های اخیر پذیرا بوده‌اند  جهت گیری عمومی این تغییرات افزایش راندمان و بهبود کیفیت کار ماشین همراه با کاهش وزن و حجم و قیمت تمام شده بوده است. گر چه تجمع تمامی این مولفه‌ها همیشه در یک طرح ممکن نیست اما طراحان ماشینهای الکتریکی بر اساس تجربه دانش و هنر خویش همیشه سعی در تلفیق آنها نموده‌اند.

تحقیق فوق در رابطه کنترل دور موتورهای DC بدون جاروبک بوده که شامل دو بخش طراحی و کنترل می‌باشد. که در بخش طراحی به نحوة طراحی بکمک نرم افزار و روابط و فرمولهای حاصله برای توان و گشتاور اشاره شده و در بخش کنترل نحوه کنترل  دور موتور بکمک تراشته‌های MC33035 و MC33039 بیان گردیده است. و مدارات و عناصر مرتبط با تراشه‌های کنترلی نیز آورده شده است.

در پایان جا دارد از زحمات و راهنماییهای استاد ارجمند جناب مهندس لنگری کمال تشکر را داشته باشم. هم چنین از پدر و مادر عزیزم و برادرانم که در طی این مدت با صبر و تحمل و راهنماییهای دلسوزانه خویش همواره مشوق من بودند سپاسگزارم.


مواد آهنربای دائم

آهنرباهای دائم ممکن است در ماشینهای الکتریکی برای ایجاد تحریک، تولید خواص مشابه الکترومغناطیسهای تحریک شده با جریان مستقیم، مورد استفاده قرار گیرند. یک آهنربای دائم مفید می‌باشد زیرا انرژی مغناطیسی را ذخیره می‌کند و این انرژی صرف عملکرد وسیله نمی‌گردد. نقشی را که این انرژی ایفا می‌کند قابل مقایسه با یک کاتالیزور در یک واکنش شیمیایی است. هنگام کار در محدوده طبیعی، آهنربا انرژی‌اش را برای یک دوره نامحدود از زمان حفظ می‌کند. باید توجه نمود که اگر میدان مغناطیسی با استفاده از آهنربای الکتریکی به جای آهنربای دائم ایجاد شود، انرژی میدان تحریک همچنان باقی می‌ماند. با این حال قدری انرژی، یعنی تلفات اهمی جریان تحریک، از بین خواهد رفت.

اصول آهنربای دائم

آهنرباهای دائم، همانطور که در شکل  نشان داده شده، مواد مغناطیسی سخت با حلقه‌های هیسترزیس بزرگ می‌باشند. زمانی که یک ماده آهنربا در معرض میدان مغناطیسی قرار می‌گیرد (بدین معنی که در میان قطبهای  مغناطیسی یک آهنربای الکتریکی قرار گیرد)، چگالی شار در ماده همانطور که منحنی 0-1 در شکل1 نشان می‌دهد افزایش خواهد یافت، که به عنوان، منحنی شروع مغناطیس شدن، شناخته می‌شود. در نقطه 1 ماده اشباع می‌شود، و افزایش خواهد یافت، که به عنوان منحنی شروع مغناطیس شدن،[1] شناخته می‌شود. در نقطه 1 ماده اشباع می‌شود، و افزایش مجددی به صورت پیشروی حاشیه‌ای و در لبه منحنی، در شدت میدان مغناطیسی (H) و در چگالی شار (B) نتیجه می‌شود. چگالی شار در یک نسبت نزدیک به نفوذپذیری

 
   


فضای آزاد  افزایش می یابد.

شکل 1: حلقه هیسترزیس آهنربای دائم

کاهش پایدار مغناطیسی، پس از رسیدن به اشباع، باعث می‌شود که مسیر خطی B-H ، منحنی 1-2 را تعقیب کند. مقدار چگالی شار در نقطه 2 روی حلقه هیسترزیس (H=0) به عنوان چگالی شار باقیمانده یا پسماند [2]  ماده آهنربا شناخته شده، و نشان دهنده مقدار شار مغناطیسی است که ماده می تواند تولید کند.

معکوس شدن جهت و افزایش میدان مغناطیسی، حلقه هیسترزیس را در ربع دوم. یعنی منحنی 2-3 ایجاد خواهد کرد که به عنوان منحنی مغناطیس زدایی نرمال [3]  شناخته می‌شود و این قسمت مهمترین ناحیه مشخصه آهنربا می‌باشد. مقدار میدان مغناطیسی که در آن چگالی شار در آهنربا به صفر می‌رسد به عنوان پسماند زدایی یا نیروی پسماند زدا  شناخته می شود.

افزایش مجدد میدان مغناطیسی، ماده آهنربا را در جهت معکوس به اشباع می‌برد (نقطه 4 ). حلقه هیسترزیس با کاهش میدان مغناطیسی در نقطه 5 به صفر می‌رسد و سپس با معکوس شدن دوباره میدان اعمال شده به پلاریته‌های اولیه و افزایش آن تا رسیدن به نقطه 1، کامل می‌شود.

مقادیر چگالی شار به کار گرفته شده برای ترسیم حلقه هیسترزیس شکل 1 چگالی شار کلی در ماده آهنربا را نشان می دهد. البته همه شار ماده آهنربا از خواص شار در فاصله هوایی وجود خواهد داشت. البته چگالی شار در یک فاصله هوایی که در معرض میدان مغناطیسی H قرار دارد،  می‌باشد. در نتیجه چگالی شار کل (یا نرما) در ماده آهنربا (B) شامل دو مولفه است، یکی برابر  می باشد (که به هر حال در هوا موجود است) و دیگری چگالی شار ذاتی  است ( متعلق به قابلیت ذاتی ماده برای داشتن شار بیشتر نسبت به آنچه که در فاصله هوایی موجود است با شدت میدان اعمال شده H ). از لحاظ محاسباتی در ربع اول و چهارم، و  در ربع دوم و سوم حلقه هیسترزیس می‌باشد، به طوری که H در ربع دوم و سوم یک علامت منفی دارد. نمودار  برحسب H به عنوان حلقه هیسترزیس ذاتی ماده آهنربا معروف است. شکل2 حلقه‌های هیسترزیس ذاتی و نرمال یک ماده آهنربا را نشان می‌دهد. در حال حاضر ما دو منحنی مغناطیس زدایی داریم: نرمان و ذاتی.[4]

چگالی شار باقیمانده یا پسماند برای هر دو منحنی مغناطیس زدایی نرمال و ذاتی یکسان است. با این حال، پسماند زدایی آنها متفاوت می‌باشد. پسماندزدایی ذاتی ،  ، بزرگتر از پسماند زدایی نرمال،  است. اختلاف بین و  به شیب منحنی مغناطیس زدایی در مجاورت  بستگی دارد. هر چه شیب بیشتر باشد، اختلاف کمتر خواهد بود. شیب منحنی مغناطیس زدایی که از محور –H می‌گذرد برای آهنرباهای آلنیکو خیلی زیاد است و بنابراین بین پسماند زدایی نرمال و ذاتی اختلاف کمی وجود دارد. سرامیکها (یا فریتها) و آهنرباهای خاک کمیاب بین  و  مشخصات مغناطیس زدایی نرمال تقریباً خطی دارند و اختلاف بین  و بیشتر است. در بعضی از آهنرباهای خاکی  حدوداً دو برابر  می‌باشد.

 

شکل 2 حلقه‌های هیسترزیس ذاتی و نرمال یک ماده آهنربای دائم.

مواد آهنربای مدرن

مواد آهنربای دائم را بر طبق ترکیب شیمیایی شان می توان به سه گروه اصلی تقسیم نمود. این سه گروه شامل سرامیکها (یا فریتها)، آلنیکوها و آهنرباهای خاک کمیاب می‌شوند. در این میان فریتها (سرامیکها کاملاً مغناطیسی) عایقهای حرارتی و الکتریکی هستند در حالی که سایر آهنرباها، هادیهای فلزی می باشند. آلنیکوها پسماند نسبتاً زیاد و نیروی پسماند زدای کمی دارند، اما سرامیکها دارای پسماند کم و نیروی پسماند زادی نسبتاً زیادی می باشند، در حالی که در مورد آهنرباهای خاک کمیاب، هر دوی این پارامترها بزرگ می‌باشد. سرامیکها به عنوان مواد خام فراوان و خیلی ارزان مورد استفاده قرار می‌گیرند. آلنیکوها و آهنرباهای کابالت- خاک کمیاب (کبالت- ساماریوم)  از کبالت اما با درصدهای مختلف استفاده می کنند، در حالی که در سرامیکها و آهنرباهای فریت- خاک کمیاب (آهنرباهای نئودیمیوم- آهن بورون) اصلاً از کبالت استفاده نمی شود.

خصوصیات مواد آهنربای دائم تابع استاندارد بین المللی (1986) IEC 404-8-1 می‌‌باشند بر اساس استاندارد IEC 404-1 مواد آهنربای دائم با یک حرف که همراه آن چند عدد می آید، طبقه‌بندی می شوند. آهنرباهای آلیاژی با حرف R طبقه‌بندی می شوند، در حالی که سرامیکها با S مشخص می گردند. عدد اول نوع ماده را در کلاس مربوطه نشان می‌دهد. برای مثال R1 آهنرباهای آلنیکو را نشان می دهد و R5 گروه کبالت خاک کمیاب را مشخص می کند. عدد دوم از بین : (O) آهنرباهای همگرا، (1) غیرهمگرا، (3) پیوند پلیمر همگرا و (4) پیوند پلیمر غیرهمگرا تعیین می شود. عدد سوم به انواع مختلف آهنربای مشابه در یک گروه مربوط می‌گردد.

خواص مغناطیسی

مناسب‌ترین پارامتر برای تعیین کیفیت آهنربا، انرژی ماکزیموم آن است که حاصل ضرب میدان مغناطیسی و القایی آهنربا می‌باشد، به طوری که این پارامتر بیانگر ماکزیمم انرژی است که می‌توان از آهنربا بدست آورد. وقتی که آهنربا در نقطه حاصل ضرب انرژی ماکزیموم خود  کار می کند، ابعاد آن مینیموم می‌‌باشد.

بهترین آهنرباهای دائم با قابلیت کار بالا، مواد کبالت- خاک کمیاب (SmCo) بودند که دارای حاصل ضرب انرژی ماکزیمومی بین  190-130 بودند. در سال 1984 با ظهور ترکب نئودیمیوم آهن- بورون بدون کبالت که حاصل ضرب انرژی ماکزیموم  290 را داشت، این وضعیت تغییر یافت. سرعت گسترش و پیشرفت این ماده جدید در طول چند سال گذشته بسیار سریع بوده به طوری که هم اکنون این ماده در ابعاد تجاری از طریق تولید کنندگان آهنربا، قابل دسترسی است.



خرید


برچسب ها : کنترل دور موتورهای DC بدون جاروبک با استفاده از تراشه MC33035 , کنترل دور موتورهای DC , بدون جاروبک , استفاده از تراشه MC33035 , موتورهای DC , جاروبک , تراشه MC33035

  • es ba