فلش فارسی و رام فارسی

فلش رام ،مشکل گوشی های سامسونگ ، هواوی ، لنوو ، ایسر، تبلت چینی ، گوشی چینی

فلش فارسی و رام فارسی

فلش رام ،مشکل گوشی های سامسونگ ، هواوی ، لنوو ، ایسر، تبلت چینی ، گوشی چینی

مشکل حذف
file flash otg j200h حذف
htc desire 820g firmware حذف
htc desire 820pi firmware حذف
htc m8w گوشی حذف
j510h google account حذف
lenovo a5000e حذف
remove frp lock samsung a710fd حذف
دانلود رام اسمارت i8813 حذف
رام scl_l01 حذف
سریال null در j700f حذف
فایل بوت a5000 حذف
فایل فلش 820g حذف
فریمور تبلت های مدیا تک حذف
فلش me364 حذف
مشکل جیمیل huawei y6 حذف
frp j111f حذف
j111f frp lock حذف
4007d rom حذف
4007d firmware حذف
j111f frp reset حذف
j500f reset frp حذف
j500f frp reset حذف
j510h frp حذف
j111f frp حذف
frp j500f حذف
frp j200f حذف
scl-l01 firmware حذف
hotwav venus x5 firmware download حذف
m706-mb-v3.0 حذف
j700h imei null حذف
n910c frp lock حذف
k8-mb-v2.2 firmware حذف
custom rom lenovo a526 حذف
frp reset j700h حذف
a800i frp reset file حذف
hotwav mate s حذف
فلش htc حذف
frp j120h حذف
yooz mypad 700 firmware حذف
samsung j111f frp reset حذف
scl-l01 rom حذف
k8-mb-v2.2 حذف
.frp j1 حذف
n910cd حذف
j111f reset frp حذف
ارور 6012 فلش تولز حذف
4010d firmware حذف
m706 mb v3.0 حذف
chm u01 حذف
downoad firmware g630-u10 حذف
huaweiy6frpunlock حذف
j200h frp lock remove حذف
j320f frp unlock حذف
j510f frp reset حذف
j700f dd frp reset file حذف
modiriat fil android htc حذف
p2000 v403 حذف
دانلود رام فارسی psp5550 حذف
رام g630 -u100 حذف
رام تبلت ilfe kids tab4 حذف
رام رسمی me-703 حذف
رام فارسی psp5550duo حذف
رام فارسی رایگان s850 حذف
شارژ کاذب g750 هوآوی حذف
رامg630 حذف
venus x2 firmware j105h frp lock

۴۰ مطلب با موضوع «علوم انسانی» ثبت شده است

بلوغ ( تولدی دیگر)

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ق.ظ

بلوغ ( تولدی دیگر)

بلوغ ( تولدی دیگر)
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 18 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 41

مفهوم بلوغ را بطور کلی به منزله دوره‌ای از حیات انسانی تلقی می‌کنند که «مرحله‌ بی‌فراری و نابسامانی» است مرحله ای از زندگی فرد که در آن، این نابسامانی‌ها و آشفتگی‌ها اجتناب ناپذیر است


خرید

اما واقعیت این است که اینگونه اندیشیدن در مورد بلوغ اندکی افراطی و غیرقابل قبول می‌‌باشد. چرا که وقتی، کودک از محیط سرشار از آرامش، امنیت و محبت یک خانواده به حیات خویش ادامه می‌دهد این دورة آشفته و نابسامان را هم به خوبی و بدون هیچگونه نظم و اختلالی سپری خواهد کرد و پا به عرصه مرحله بعدی زندگی یعنی دورة بزرگسالی خواهد گذاشت.

اما، با وجود این، تغییر و تحولات روانی و جسمانی مهمی در شخص روی می‌دهد که خواه ناخواه وی را از دورة کودکی و دورة بزرگسالی جدا می‌سازد و او را در دوره‌ای مابین این دو، قرار می‌دهد که همان «مرحلة بلوغ» است.

عده‌ای از روان‌شناسان، دورة نوجوانی و بلوغ را به اعتباری دوران آشوب، طغیان و سرکشی نام نهاده‌اند. منظور از ذکر این واژه‌ها در مورد بلوغ، این تصورنیست که نوجوانان افرادی سرکش و آشوبگر هستند بلکه نظر آنها در این مورد به انقلاب درونی دوران بلوغ متوجه است و نه جنبه‌ ظاهری و خارجی آن. چرا که در این مرحله تغییرات فیزیولوژیکی با تغییراتی در رفتار توام بودن و نوجوانان در تطابق و سازش خویش با محیط دچار اشکال می‌شود.


سن بلوغ

در این که سن بلوغ در چه زمانی آغاز و در چه سنی پایان می‌گیرد اتفاق نظر وجود ندارد و بسیار دشوار است که سن معینی برای شروع و پایان مرحلة بلوغ تعیین نمائیم، چرا که در مرتبه اول علائم بلوغ گوناگون و متنوع است ودیگر اینکه آغاز بلوغ به حسب ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد، متفاوت است. مسئله دیگری که از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد این تحقیقات دانشمندان اروپا و امریکا موید این نظر است که سن بلوغ نوجوان امروز نسبت به زمان نوجوانی پدران و مادران ما اندکی متفاوت است. بعبارت دیگر نسل کنونی زودتر از نسل‌های گذشته به مرحلة بلوغ می‌رسد و این زودرسی بلوغ، در شهرها، بویژه شهرهای صنعتی و پرآشوب بارزتر به چشم می‌خورد. علت این امر شاید وضعیت خاص زندگی شهرنشینی جدید و محیط پرورشی نوینی است که نوجوانان نیز از آن بی‌بهره‌ نیستند. این عوامل موثر عبارتند از: سینما، رسانه‌های گروهی شامل رادیو، تلویزیون، مطبوعات، کتاب‌‌های ویژه کودکان و نوجوانان، بهبودی وضع تعلیم و تربیت در بیشتر خانواده‌ها، وضع تغذیه‌ و بهداشت فردی و روانی مناسب‌تر نسبت به نسل‌های گذشته. که تمام این عوامل در این زودرسی نسبت به گذشته بی‌تأثیر نیستند.

تحولات فیزیکی (بدنی)

شورع مرحله بلوغ در پسر و دختر با یک سری تغییرات بیولوژیک همراه است و یک تا دوسال قبل از آغاز دورة بلوغ، رشد عمومی بدن دچار تغییرات و دگرگونیهایی می‌شود که این تحولات، مقدمات بلوغ را فراهم می‌آورند که این مرحله «دوره پیش از بلوغ» نامیده می‌شود.

پس از‌ آن طرح عمومی بدن در پسران و دختران دستخوش تحول ناگهانی می‌شود که این تغییرات در پسرها بین سنین 15 11 سالگی و در دخترها بین سنین 12 9 سالگی ظهور می‌نماید. در پسرها، شانه‌ها پهن‌تر می‌گردد، چربی اضافی دستها و پاها بتدریج ظهور می‌یابد. رویش مو در پشت لبها‌ آغاز شده و بتدریج چانه و گونه‌ها را نیز دربرمی‌گیرد که معمولا در سن 18 سالگی صورت نوجوان پسر کامل شده و به یک مرد جوان شبیه می‌شود، در عین حال رویش مو در سینه و دیگر اندام نیز آغاز می‌شود. صدای پسران نیز تغیر  می‌:ند که در آغاز این تغییر، صدا دورگه شده و سپس بم می‌‌گردد و تن صدای مردانه را به خود می‌گیرد.

اما آنچه که در این رشد سریع جسمانی قابل توجه می باشد رشد استخوانهای دستها و پاها است. حداکثر سرعت رشد استخوانی در پسرها حدود سن 15 14 سالگی است و در این هنگام، بویژه استخوانهای پاها رشد بسیار سریع و چشمگیری دارند و پاها کشیده‌تر می‌شوند و در نتیجه به نوجوان یک ظاهر ناموزون می‌ بخشد، که در این حالت معمولا تمام نوجوانان در کارهایشان به گونه‌ای دچار عدم تعادل و بی‌مهارتی می شوند. و همانگونه که اشاره شد علت این امر، رشد بیش از حد استخوانهای بلند است که در نتیجه دستها و پاها قدرت تطبیقی خود را از دست می دهند.

در دخترها، بطور طبیعی، مرحله‌ بلوغ یک تا دوسال زودتر از جنس مخلفشان آغاز می‌شود. در مرحله بلوغ دختران، آنچه در وهله نخست جلب توجه می‌کند بزرگ شدن باسن، شکل گرفتن و کامل شدن پستان ها و سپس رویش مو در اعضاء مختلف آغاز می‌گردد. صدای دخترها نیز اندکی دورگه می‌شود ولی بم بودن صدا که در پسرها دیده‌می‌ شود در آنها به چشم نمی‌خورد و در نهایت، بتدریج شکل ظاهر دخترها یک هیأت زنانه به خود می‌گیرد.

از نظر پزشکی، فعالیت عدد اندکرین‌(عدد داخلی) در این مرحله بیش از دوران دیگر رشد می‌شود و همین امر موجب تحولات ناگهانی در اندام نوجوانمی‌شود و مخصوصا این فعالیت در غدد جنسی بارزتر دیده می‌شود بطوری  که در این هنگام ظهور نخستین علائم عادت ماهانه در دخترها و اولین احتلام شبانه در پسرها و رود بدون تردید آنها به دوره حساس و پیچیده بلوغ اس. در ضمن باید توجه داشت که در بدن دخترها مقدار اندکی هورمون مردانه و در بدن پسرها مقداری هورمون زنانه تولید می‌شود. هورمون مردانه‌ (تستوسترون) باعث می شود که بر روی پوست صورت اکثر دختران و پسران در دوره بلوغ، بثورات (جوش) جلدی ظاهر شود که اصطلاحاً آنرا «جوش غرور» می‌گویند.

از نظر رشد بدنی لازم است بدانیم که رشد جسمانی در پسرها از سن 12سالگی آغاز و در سن 19 18 سالگی پایان می گیرد و در دخترها رشد بدنی از سن 9 سالگی شروع و در سن 17 16 سالگی خاتمه می‌یابد.

نکته مهم اینکه قبل از آغاز مرحله بلوغ، پسرها از لحاظ رشد جسمانی جلوتر از دخترها هستند. اما از هنگام شروع بلوغ، دخترها از نظر رشد بدنی از پسرها جلوتر می‌باشند و این حالت رشد تا سن 14 سالگی در آنها ادامه می‌یابد که مجددا پسرها برتری رشد بدنی خود را برجنس مخالف بدست آورده و تاپایان مرحله بلوغ، این برتری را حفظ می‌نمایند.

جالب است بدانیم که بطور نسبی حداکثر سرعت رشد جسمانی در پسرها 15 سالگی و در دخترها 12 سالگی است.

تحولات روانی دوره بلوغ

تعدادی از روانشناسان که براین اعتقادند دوره بلوغ از سن 12 سالگی شروع و در سن 18 سالگی پایان می‌گیرد. این دوره را به سه مرحله تقسیم  نموده‌اند و برای هریک از این مراحل سه گانه ویژگیهای نیز برشمرده‌اند:

الف- (14 12 ): از خصوصیت مهم این مرحله ، ظهور روح اجتماعی، استقلال طلبی و گرایش به زندگی گروهی در نوجوانان است.

ب (15 14سالگی): ویژگی‌ اختصاصی این مرحله گرایش به جنس مخالف است.

ج (18 15سالگی): در این مرحله، تمایل به ایده‌آل پرستی و احساس عشق کامل نسبت به جنس مخالف بروز می‌‌نماید.

می بینیم که بلوغ، با مراحل قبلی رشد تفاوت اساسی و قابل توجهی دارد و بطور کلی، رشد روانی در دوره بلوغ در وهلة نخست رنگ جنسی و تناسلی دارد و در وهله دوم به شکل یک «بحران» نمایان می‌شود و سرانجام به صورت یک دوره شکل گیری و ساخته شدن شخصیت درمی‌آید.

نخستین اثری که حاکی از تغییر و تحول روحیه نوجوان است بیداری عواطف و احساسات جنسی وی نسبت به جنس مخالف است که در حدود 16 سالگی در پسرها و درخترها اندکی زودتر بوجود می‌آید.

در این مرحله از رشد این گرایش بتدریج روبه فزونی است، چرا که فعالیت غدد تناسلی آغاز شده و نوجوان، بخوبی دریافته است که با دوران قبلی حیات خود تفاوت فاحشی یافته است و به سبب بیداری این احساس، تخیلات و رویا‌پردازی‌های مربوط به امور جنسی درمرحله بلوغ بسیار آشکار و بارز است.

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : بلوغ ( تولدی دیگر) , پروژهایی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر) , مقالاتی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر) , مطلب هایی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر)

بلوغ ( تولدی دیگر)
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 18 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 41

مفهوم بلوغ را بطور کلی به منزله دوره‌ای از حیات انسانی تلقی می‌کنند که «مرحله‌ بی‌فراری و نابسامانی» است مرحله ای از زندگی فرد که در آن، این نابسامانی‌ها و آشفتگی‌ها اجتناب ناپذیر است



خرید


اما واقعیت این است که اینگونه اندیشیدن در مورد بلوغ اندکی افراطی و غیرقابل قبول می‌‌باشد. چرا که وقتی، کودک از محیط سرشار از آرامش، امنیت و محبت یک خانواده به حیات خویش ادامه می‌دهد این دورة آشفته و نابسامان را هم به خوبی و بدون هیچگونه نظم و اختلالی سپری خواهد کرد و پا به عرصه مرحله بعدی زندگی یعنی دورة بزرگسالی خواهد گذاشت.

اما، با وجود این، تغییر و تحولات روانی و جسمانی مهمی در شخص روی می‌دهد که خواه ناخواه وی را از دورة کودکی و دورة بزرگسالی جدا می‌سازد و او را در دوره‌ای مابین این دو، قرار می‌دهد که همان «مرحلة بلوغ» است.

عده‌ای از روان‌شناسان، دورة نوجوانی و بلوغ را به اعتباری دوران آشوب، طغیان و سرکشی نام نهاده‌اند. منظور از ذکر این واژه‌ها در مورد بلوغ، این تصورنیست که نوجوانان افرادی سرکش و آشوبگر هستند بلکه نظر آنها در این مورد به انقلاب درونی دوران بلوغ متوجه است و نه جنبه‌ ظاهری و خارجی آن. چرا که در این مرحله تغییرات فیزیولوژیکی با تغییراتی در رفتار توام بودن و نوجوانان در تطابق و سازش خویش با محیط دچار اشکال می‌شود.


سن بلوغ

در این که سن بلوغ در چه زمانی آغاز و در چه سنی پایان می‌گیرد اتفاق نظر وجود ندارد و بسیار دشوار است که سن معینی برای شروع و پایان مرحلة بلوغ تعیین نمائیم، چرا که در مرتبه اول علائم بلوغ گوناگون و متنوع است ودیگر اینکه آغاز بلوغ به حسب ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد، متفاوت است. مسئله دیگری که از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد این تحقیقات دانشمندان اروپا و امریکا موید این نظر است که سن بلوغ نوجوان امروز نسبت به زمان نوجوانی پدران و مادران ما اندکی متفاوت است. بعبارت دیگر نسل کنونی زودتر از نسل‌های گذشته به مرحلة بلوغ می‌رسد و این زودرسی بلوغ، در شهرها، بویژه شهرهای صنعتی و پرآشوب بارزتر به چشم می‌خورد. علت این امر شاید وضعیت خاص زندگی شهرنشینی جدید و محیط پرورشی نوینی است که نوجوانان نیز از آن بی‌بهره‌ نیستند. این عوامل موثر عبارتند از: سینما، رسانه‌های گروهی شامل رادیو، تلویزیون، مطبوعات، کتاب‌‌های ویژه کودکان و نوجوانان، بهبودی وضع تعلیم و تربیت در بیشتر خانواده‌ها، وضع تغذیه‌ و بهداشت فردی و روانی مناسب‌تر نسبت به نسل‌های گذشته. که تمام این عوامل در این زودرسی نسبت به گذشته بی‌تأثیر نیستند.

تحولات فیزیکی (بدنی)

شورع مرحله بلوغ در پسر و دختر با یک سری تغییرات بیولوژیک همراه است و یک تا دوسال قبل از آغاز دورة بلوغ، رشد عمومی بدن دچار تغییرات و دگرگونیهایی می‌شود که این تحولات، مقدمات بلوغ را فراهم می‌آورند که این مرحله «دوره پیش از بلوغ» نامیده می‌شود.

پس از‌ آن طرح عمومی بدن در پسران و دختران دستخوش تحول ناگهانی می‌شود که این تغییرات در پسرها بین سنین 15 11 سالگی و در دخترها بین سنین 12 9 سالگی ظهور می‌نماید. در پسرها، شانه‌ها پهن‌تر می‌گردد، چربی اضافی دستها و پاها بتدریج ظهور می‌یابد. رویش مو در پشت لبها‌ آغاز شده و بتدریج چانه و گونه‌ها را نیز دربرمی‌گیرد که معمولا در سن 18 سالگی صورت نوجوان پسر کامل شده و به یک مرد جوان شبیه می‌شود، در عین حال رویش مو در سینه و دیگر اندام نیز آغاز می‌شود. صدای پسران نیز تغیر  می‌:ند که در آغاز این تغییر، صدا دورگه شده و سپس بم می‌‌گردد و تن صدای مردانه را به خود می‌گیرد.

اما آنچه که در این رشد سریع جسمانی قابل توجه می باشد رشد استخوانهای دستها و پاها است. حداکثر سرعت رشد استخوانی در پسرها حدود سن 15 14 سالگی است و در این هنگام، بویژه استخوانهای پاها رشد بسیار سریع و چشمگیری دارند و پاها کشیده‌تر می‌شوند و در نتیجه به نوجوان یک ظاهر ناموزون می‌ بخشد، که در این حالت معمولا تمام نوجوانان در کارهایشان به گونه‌ای دچار عدم تعادل و بی‌مهارتی می شوند. و همانگونه که اشاره شد علت این امر، رشد بیش از حد استخوانهای بلند است که در نتیجه دستها و پاها قدرت تطبیقی خود را از دست می دهند.

در دخترها، بطور طبیعی، مرحله‌ بلوغ یک تا دوسال زودتر از جنس مخلفشان آغاز می‌شود. در مرحله بلوغ دختران، آنچه در وهله نخست جلب توجه می‌کند بزرگ شدن باسن، شکل گرفتن و کامل شدن پستان ها و سپس رویش مو در اعضاء مختلف آغاز می‌گردد. صدای دخترها نیز اندکی دورگه می‌شود ولی بم بودن صدا که در پسرها دیده‌می‌ شود در آنها به چشم نمی‌خورد و در نهایت، بتدریج شکل ظاهر دخترها یک هیأت زنانه به خود می‌گیرد.

از نظر پزشکی، فعالیت عدد اندکرین‌(عدد داخلی) در این مرحله بیش از دوران دیگر رشد می‌شود و همین امر موجب تحولات ناگهانی در اندام نوجوانمی‌شود و مخصوصا این فعالیت در غدد جنسی بارزتر دیده می‌شود بطوری  که در این هنگام ظهور نخستین علائم عادت ماهانه در دخترها و اولین احتلام شبانه در پسرها و رود بدون تردید آنها به دوره حساس و پیچیده بلوغ اس. در ضمن باید توجه داشت که در بدن دخترها مقدار اندکی هورمون مردانه و در بدن پسرها مقداری هورمون زنانه تولید می‌شود. هورمون مردانه‌ (تستوسترون) باعث می شود که بر روی پوست صورت اکثر دختران و پسران در دوره بلوغ، بثورات (جوش) جلدی ظاهر شود که اصطلاحاً آنرا «جوش غرور» می‌گویند.

از نظر رشد بدنی لازم است بدانیم که رشد جسمانی در پسرها از سن 12سالگی آغاز و در سن 19 18 سالگی پایان می گیرد و در دخترها رشد بدنی از سن 9 سالگی شروع و در سن 17 16 سالگی خاتمه می‌یابد.

نکته مهم اینکه قبل از آغاز مرحله بلوغ، پسرها از لحاظ رشد جسمانی جلوتر از دخترها هستند. اما از هنگام شروع بلوغ، دخترها از نظر رشد بدنی از پسرها جلوتر می‌باشند و این حالت رشد تا سن 14 سالگی در آنها ادامه می‌یابد که مجددا پسرها برتری رشد بدنی خود را برجنس مخالف بدست آورده و تاپایان مرحله بلوغ، این برتری را حفظ می‌نمایند.

جالب است بدانیم که بطور نسبی حداکثر سرعت رشد جسمانی در پسرها 15 سالگی و در دخترها 12 سالگی است.

تحولات روانی دوره بلوغ

تعدادی از روانشناسان که براین اعتقادند دوره بلوغ از سن 12 سالگی شروع و در سن 18 سالگی پایان می‌گیرد. این دوره را به سه مرحله تقسیم  نموده‌اند و برای هریک از این مراحل سه گانه ویژگیهای نیز برشمرده‌اند:

الف- (14 12 ): از خصوصیت مهم این مرحله ، ظهور روح اجتماعی، استقلال طلبی و گرایش به زندگی گروهی در نوجوانان است.

ب (15 14سالگی): ویژگی‌ اختصاصی این مرحله گرایش به جنس مخالف است.

ج (18 15سالگی): در این مرحله، تمایل به ایده‌آل پرستی و احساس عشق کامل نسبت به جنس مخالف بروز می‌‌نماید.

می بینیم که بلوغ، با مراحل قبلی رشد تفاوت اساسی و قابل توجهی دارد و بطور کلی، رشد روانی در دوره بلوغ در وهلة نخست رنگ جنسی و تناسلی دارد و در وهله دوم به شکل یک «بحران» نمایان می‌شود و سرانجام به صورت یک دوره شکل گیری و ساخته شدن شخصیت درمی‌آید.

نخستین اثری که حاکی از تغییر و تحول روحیه نوجوان است بیداری عواطف و احساسات جنسی وی نسبت به جنس مخالف است که در حدود 16 سالگی در پسرها و درخترها اندکی زودتر بوجود می‌آید.

در این مرحله از رشد این گرایش بتدریج روبه فزونی است، چرا که فعالیت غدد تناسلی آغاز شده و نوجوان، بخوبی دریافته است که با دوران قبلی حیات خود تفاوت فاحشی یافته است و به سبب بیداری این احساس، تخیلات و رویا‌پردازی‌های مربوط به امور جنسی درمرحله بلوغ بسیار آشکار و بارز است.



خرید


برچسب ها : بلوغ ( تولدی دیگر) , پروژهایی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر) , مقالاتی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر) , مطلب هایی در مورد بلوغ ( تولدی دیگر)

  • es ba

خانواده و دشواریهای رفتاری

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۵ ق.ظ

خانواده و دشواریهای رفتاری

خانواده و دشواریهای رفتاری
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 25 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 59

دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیده‌ای باشند



خرید


و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکان‌پذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.

بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهل‌انگاری در آن عقوبت‌آور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر می‌بینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبه‌های روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمی‌کنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا‌ آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایه‌های مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است  انسانی ایده‌آل با اندیشه‌های عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.

تربیت چیست:

قبلا  ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریف‌های متعددی شده است از جمله آنکه گفته‌اند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن  در جوامع مختلف فرق می‌کند، چه بسا که امری در جامعه‌ای مطلوب بحساب آید  و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دوره‌های مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبه‌های علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.

ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.

ضرورت و اهمیت تربیت

تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیده‌اند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.

تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.

عاملان تربیت

تربیت در خلاء صورت نمی‌گیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیده‌هاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر می‌رسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.

الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آن‌ها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی می‌کنند و یا بگونه‌‌ای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.

در امر خانواده‌ مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونه‌اند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مساله‌ای است کهدر تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشت‌ساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برا‌ی آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.

باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که فیمابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهره‌مند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگی‌هائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.

در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم  است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر بمراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس  الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیره‌جن مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.

علت تاثیر والدین و خانواده در امر تربیت بدان خاطر است که اولا مدت توقف کودک در خانواده بیشتر از بیرون است، ثانیا کودک با پدر و مادر رابطه وراثتی دارد، ثانیا در خانواده قهر و مهر با هم آمیخته است و محبت و انضباط توام و درهمند و درچنین صورتی حاصل تربیت میتواند اعجاز آمیز باشد.

ب محیط: منظور از محیط در این بحث همه عوامل  و شرایطی هستند که طفل را در جنبه‌ مادی یا معنوی درخود شناور کرده اند. این محیط ممکن است انسانی باشد یا غیر انسانی. منظور از محیط انسانی پدر و مادر معلم و مردمند که بگونه‌ای در کودک اثر میگذارند و اورا تحت شرایط فرهنگ و اندیشه خود قرار میدهند و غرض از محیط انسانی پدیده ها وشیائند که آدمی بگونه‌ای از انها هم تاثیر میگیرد.



خرید


برچسب ها : خانواده و دشواریهای رفتاری , پروژهایی در مورد خانواده و دشواریهای رفتاری , مقالاتی در مورد خانواده و دشواریهای رفتاری , خانواده , دشواریهای رفتاری

  • es ba

تعزیه

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ق.ظ

تعزیه

تعزیه
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 15 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 24

بحث و گفتگو درباره خاستگاه تعزیه و زمان پیدایی تعزیه خوانی در جامعه ایران، دو موضوع بسیار مهم در تاریخ تعزیه پژوهی بوده است



خرید


پژوهشگرانی که در زمینه تعزیه و تعزیه خوانی بررسی و تحقیق کرده اند در مورد اصل و منشأ و تاریخ پیدایی تعیه خوانی نظرهایی گاه مشابه و گاه متفاوت با یکدیگر ارائه داده اند. هیچ یک از تعزیه پژوهان نیز در پژوهش های خود در زمینه خاستگاه و پیدایی تعزیه خوانی به یک نتیجه و نظر دقیق و قطعی نرسیده اند و همچنان راه جست و جو و تحقیق درباره این مقوله گشوده مانده است.

در سرزمین های کهن جهان، بیشتر نمایش های کلاسیک رشته پیوندی با نمایش های آیینی و ریشه در اسطوره ها، افسانه ها، عقاید و باورها و به طور کلی فرهنگ عامه مردم داشته اند. مثلاً، آیین نیایش و بزرگداشت دیونیسوس[1]، یا باکوس[2]، خدای تاکستان ها و باروری و شور و جذبه عارفانه، بن مایه نمایش های کلاسیک تراژدی و کمدی یونانی بوده اند. ترائوره[3] (بی تا: 33) با اشاره به این موضوع و استناد به عقیده برخی نویسندگان درباره شکل گرفتن تراژدی و کمدی هجو آمیز یونان بر اساس آیین های سری دیونیسوسی و مراسمی که به افتخار باکوس برپا می شده است، می نویسد: «نمایش های آتن، حتی پس از شناخته شدن به عنوان آثار ادبی و جدایی از مذهب،  برای مدتی طولانی بخشی از مراسم جشن و سرور بوده اند».

ایرانیان شیعه نیزبه یقین در ساختن تعزیه و به نمایش درآوردن واقعه های کربلا و حدیث مصائب سیدالشهدا به سنت نمایش های آیینی ایرانیان قدیم و شیوه اجرای مناسبک و آیین های نیاکان خود و پاره ای از عناصر اسطوره ای و حماسی سازنده نمایش های آیینی نظر داشته و از آنها بهره گرفته اند. یکی از نویسندگان مصری می‌نویسد که ایرانیان با پیش زمینه هنر تیاتر که در جامعه داشتند، توانستند از شهادت امام حسین (ع) و اصحابش درام های مذهبی بیافرینند، در صورتی که عرب ها هیچ گاه به این اندیشه نیفتادند که از این وقایع بهره بگیرند، زیرا در میانشان هنر نمایش، سنت نبود (ابوالنقه، 69:1367).

نمایش «مصایب میترا» و «سوگ سیاوش» در ایران به احتمال قوی خاستگاه یا اصلی ترین نمونه از آیین های زمینه ساز نمایش «مصایب امام حسین» و وقایع کربلا بوده و این دو آیین در شکل گیری تعزیه خوانی تأثیر داشته اند.

ایرانیاین مهرپرست به هنگام برگزاری مناسک آیین خود، واقعه «مصایب میترا» را نیز به نمایش درآورده اند. در این نمایش چند تن از نقش آفرینان صورتک هایی بر جهره خود می زدند و روی سکویی که پیروان آیین مهری برای نیایش های مذهبی ساخته بودند، می رفتند و همراه نیایش، واقعه مصایب مهر را نشان می دادند (رضوانی: 167:1357).

در سال مرگ سیاوش، مردم بخارا همراه آیین سوگواری سیاوش شهادت او را نمایش می دادند. در این نمایش، شبیه سیاوش را می ساختند و در عماری یا محملی می‌گذاشتند. این عماری یا محمل که چهار سویش باز بود روی دوش می گرفتند و مویه کنان و سینه زنان در گذرگاه ها می گرداندند.

برخی از پژوهشگران، عناصری از اساطیر بین النهرینی، آناتولیایی و مصری را نیز در شکل دادن به آیین نمایشی تعزیه مؤثر دانسته و اسطوره تموز، رب النوع جوان بین النهرین را یکی از نمونه های تأثیرگذار بر تعزیه یاد کرده اند (یار شاطر، 135:1367).

برخی دیگر مسایب حضرت مسیح و شخصیت های افسانه ای و تاریخی دیگر در فرهنگ و سنت های هند و اروپا و سامی را در شکل گیری آیین تعزیه خوانی مؤثر می‌دانند. (بیمن، 30:1979).

پایگاه تکوین تعزیه خوانی

تعزیه خوانی بیرون از حوزه مسجد و منبر و حیطه عمل و نفوذ دستگاه رسمی مذهب و دور از نظر و رأی جامعه روحانیت و در میان توده مردم دیندار و متعصب کوچه و بازار تکوین یافت و شکل گرفت. در آغاز، بسیاری از فقیهان سنت گرا با شبیه و تشبیه و تعزیه خوانی مخالفت می کردند و به لباس معصومان درآمدن و در نقش آنان ظاهر شدن و شبیه درآوردن های مذهبی را گناه و اهانت به ساحت مقدس ائمه اطهار می دانستند. این گروه روحان معتقد بودند که نباید به قصد عزاداری برای سیدالشهداء و اهل بیت و یاران او، و برا انجام دادن هر کار ثواب یا مستحب به کاری ناشایست و حرام دست زد. مثلاً، حاج زین العابدین کرمانی در رساله هفتاد مسأله، لازمه «شبیه به اهل بیت» را «علاوه بر جسارت و سوء ادب» به انبیاء و اولیاء، «تشبیه مردان به زنان» می دانست و می‌گفت این کار «در شرع مذموم است» (ستاری، 32:1370 حاشیه).

پس از اینکه تعزیه خوانی در جامعه ایران جا افتاد و علاقه توده مردم دیندار شیعه را به سوی خود کشانید، روحانیان سنت گرا با مشاهده شور و هیجان مردم به حضور در مجالس تعزیه خوانی، و دریافت شدید نمایش مصایب ائمه بر عامه مردم و نزدیک کردن بیش از پیش مردم به مذهب و دستگاه مذهبی، دست از مخالفت با تعزیه خوانی کشدیند و رفته رفته به پذیرش آن تن در دادند و اجرای تعزیه را با رعایت شرایطی مجاز و مشروع دانستند.

سوگواری های شیعان بغداد در سده 4 ق را می توان آغازی ترین شکل پیدایی نمایش مصایب حضرت سیدالشهداء، امام حسین (ع) به شمار آورد. بنابر گزارش هایی که از جغرافی نویسان و تاریخ نویسان اسلامی درباره وقایع سال 352 ق در دست است، به دستور و تشویق معزالدوله دیلمی شیعیان در روز عاشورا با بستن بازارها و تعطیل کا و خرید و فروش گرد هم می آمدند و در نمایشی حزن انگیز به سوگواری می پرداختند. در این روز خیمه هایی در بازارها برپا می کردند و پلاس از خیمه ها و دکان های خود می آویختند و زنان موی سر را پریشان و صورت های خود را سیاه می کردند و در کوچه ها راه می افتادند و مویه کنان نوحه سرایی می کردند و به سر و روی خود می‌زدند (به نقل از فهیمی، 466:1357-467).

مهمتر از نمایش های سوگ شیعیان، اشاره ابن اثیر در الکامل به واقعه ای نمایشی در وقایع سال 363 ق است. او می نویسد مردم سنی محله سوق الطعام بغداد گرد آمده بودند، گروهی از آنان زنی را شبیه عایشه ساخته و بر شتری سوار کرده بودند و همراه دو تن شبیه طلحه و زبیر با گروهی دیگر که آنها را اصحاب علی بن ابی طالب می‌نامیدند، جنگی به ظاهر در میان خود ترتیب داده بودند. فقیه برگزاری این نمایش را که در واقع نمایش جنگ جمل بود، در مقام معارضه با شیعیان کرخ، که به احتمال قوی شبیه واقعه کربلا را در عاشورا نمایش می دادند، دانسته است (همان،468).

از اواخر دوره صفوی به این سو عزاداری در روز عاشورا و به نمایش درآوردن واقعه روز کربلا صورت جدی تر و واقعی تر یافت. از آن پس شیعیان ایران در دسته های عزاداری عاشورا شبیه هایی از شخصیت های مقدس مذهبی و شهیدان کربلا را در محله‌ها و گذرها می گرداندند. هر یک از این شبیه ها، پیاده یا سواره و روی ارابه یا چهار چرخه، شرح مصایب شهیدان و اهل بیت امام حسین (ع) را با سخنانی منظوم می‌خواندند. گاهی شبیه ها نیز بعضی از واقعه های کربلا را با حرکت هایی م نمودند. نویسنده سفرنامه تاریخ و جغرافیای امروز ایران که در تاریخ 1739 م/1151 ق به زبان آلمانی انتشار یافته است، به نقل از دو سیاحت گر انگلیسی و هلندی به نام های سالامون و ون گخ، به نمایش واقعه کربلا روی ارابه، در زان احتمالاً شاه سلطان حسین (ع) یا نادرشاه، اشاره می کند و می نویسد افرادی شرح زندگی و اعمال و جنگ ها و شهادت امام حسین (ع) را روی ارابه هایی در دسته های عزا نمایش می دادند (ممنون،25: 1351).

رفته رفته، شبیه گردانی ها و نمایش ها بر روی وسایل رونده که نشان دهنده مراحل اولیه شکل گیری شبیه سازی و شبیه خوانی بوده است، تحول یافت و به صورت نمایش آئینی- مذهبی شبیه خوانی یا تعزیه خوانی میدانی و صحنه ای درآمد. به این گونه که وقایع کربلا و رخدادهای مربوط به ان را شبیه خوانان در میان میدان ها، حسینیه ها، صحن مساجد و سکوی تکیه های شهرها و روستاها برای مردم نمایش می دادند.

بنابراین با توجه به این اسناد، تاریخ پیدایی شکل گیری آغازین و ابتدایی تظاهرات نمایشی مصایب امام در دوره بوئیان، سده چهارم قمری، و پیدایش تعزیه خوانی به مفهوم نمایش کنونی در سال های پایانی دوره صفوی، یا اوایل دوره افشار، در سده دوازدهم قمری بوده است[4].

پیوند تعزیه با دین و مذهب

تعزیه در دوره حیات تاریخی اش، جدا از تعزیه های فرعی یا گوشه ها که زمینه مذهبی نداشتند، پیوسته همبستگی خود را با مذهب عامه حفظ کرده و به صورت پاره ای از اندام مناسک عزاداری عامه مردم درآمد.

بی تردید تعزیه خوانی در پی پیوند با مراسم دسته گردانی های مذهبی در دهه اول محرم و دهه آخر صفر پدید آمد و با این مراسم آمیخت و همراه شد. تعزیه خوانان که گروهی از عامه مردم بودند، داستان مصایب و آارم شخصیت های مذهبی و حماسه های قهرمانی شهیدان کربلا را که پیش از آن در مقتلنامه ها و سوگچامه ها روایت شده بودند و از زبان مرثیه گویان و روضه خوانان و مداحان نقل می شدند، همچون نقالان با بهره گیری از هنر بیان و حرکت و تقلید به نمایش درآوردند. از این زمان که احتمالاً باید اواخر دوره صفوی باشد، تعزیه خوانی همچون نمایش آیینی- مذهبی، در عرصه هنر ایران آشکار گردید و همچنان که «روح تراژدی متکامل یونان از زمان جنگ با ایرانیان رشد یافت» و بر اساس جنگ های یونان با ایرانیان بر روی صحنه آمد (کیندرمن، 1:1365/34)، روح تراژدی در ادبیات ایران نیز بر بنیاد وقایع کربلا و نبرد اولیا با اشقیا و شهادت مظلومانه امام حسین (ع) در یک شکل نمایشی مأوا گرفت و نمایش یا «درام» مذهبی ایرانیان به صورت تعزیه جلوه گر شد.

چلکووسکی[5] رابطه تعزیه های اصلی با مذهب، به خصوص با اصل شهادت، و وفادار ماندن تعزیه به این رابطه را به درستی دریافته بود که نوشت: «در روند تکاملی تعزیه، بازنمایی محاصره و کشتار در کربلا محور اصلی نمایش باقی مانده است. تعزیه هرگز ملازمه های مذهبی خود را از دست نداده است».

همو میان دسته گردانی محرم و نمایش مصایب امام حسین (ع) با نمای شمایل مصایب مسیح در اروپای قرون وسطی و مراسم هفته مصایب مسیح در برخی از سرزمین های مسیحی، شباهت های آشکاری می یابد. او فرق میان مراسم محرم و نمایش شمایل مصایب مسیح را در این می داند که: در مراسم محرم تماشاچیان پابرجا می ماندند، در حالی که صحنه های نمایشی حرکت می کردند و در نمایش شمایل مصایب مسیح، صحنه های نمایشی پابرجا بودند و ناظران مغفرت جو حرکت می کردند (چلکووسکی، 6:1976-7).
نحوه نمایش مصایب مسیح به مردم این چنین بود: مجموعه ای معمولاً در چهارده شمایل یا تصویر را که حوادث پیاپی مصایب مسیح را نشان می دادند درون کلیسا یا در فضایی باز می گذاشتند.

 



خرید


برچسب ها : تعزیه , پروژهایی در مورد تعزیه , مقالاتی در مورد تعزیه , مطلب هایی در مورد تعزیه

  • es ba

تهاجم فرهنگی و آثار آن

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ق.ظ

تهاجم فرهنگی و آثار آن

تهاجم فرهنگی و آثار آن
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 45 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 79

مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد



خرید


را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و قومی جامعة تحت تهاجم، راه وصول به مقصد را بری خود هموار کنند، بدیهی است در چنین فضای آلوده و مصمومی حق از باطل و ارزش از ضد ارزش و شناخته نمی‌شود. خوشبختانه در جوامع اسلامی که یکی از هدف های اصلی تهاجم فرهنگی است ( به ویژه کشور عزیزمان ایران) عزیزانی هستند که ضمن آگاهی از ماهیت تهاجم فرهنگی و شناخت شگردهای پیچیدة آن در معرض ابعاد تهاجم و دفاع از فرهنگ کمل طلب و پویا و حیات بخش اسلامی سعی داشته تا اثرات تهاجمی دشمن را خنثی و یا کم رنگ نمایند


« تهاجم فرهنگی جدی است»

فرهنگ مهمترین عامل نگهداری و پایداری ایرانیان است، زیرا ایرانیان در مواردی چند با فرهنگ خویش از پیروز شدگان تطامی مجذ وبین فرهنگی ساخته اند، تجربه نشان داده است که ایرانیان ملتی فرهنگ پرور، قانع، حق جو، سخت اعتماد، ولی پایدار در پاسداری از باورها و اعتقاد خود هستند موضوع تهاجم فرهنگی نیز برای ایرانیان که سهم بزرگی در گسترش و ایجاد فرهنگ و تمدن بشری دارند، بسیار جدی و با اهمیت است زیرا تنها راه، از پای درآوردن ایران و ایرانیان، گرفتن این سه دفاع فرهنگی از این ملت سرافراز در تاریخ است. ایرانیان حتی در هنگام کمبود امکانات ثبت و نگهداری دست آورد فرهنگی و داشن خود را به روش سینه به سینه (گفتاری) به نسل های بعدی منتقل نموده اند، فرهنگ: فرهنگ هر ملت عبارت است از مجموعه باورها و رفتارهای آن قوم یا ملت در واقع فرهنگ هر ملت مانند شناسنامه آن قوم و ملت است، تهاجم فرهنگی هنگامی آغاز می شود که خود خواهان و زیاده خواهان، فرهنگ امتی را همچون سوی در مقابل خواسته های ببینند.

هدف تهاجم فرهنگی: چون معمولاً انسانها از باورشان پیروی نموده و باورها در واقع الگوهای رفتاری اقوام و ملت ها را مشخص می‌کند، ساده ترین راه به خدمت در آوردن مردم، ایجاد باور دیگری در آنان است پیش از آن نیز در فرهنگسازی به صورت های ابتدایی تر: بهانه جویی، اشکالتراشی، تهمت ناروا، همجو، تمسخر و انکار فرهنگ های ناب الهی انجام می‌شده است. سابقه تهاجم فرهنگی اگر چه تهاجم فرهنگی قدمتی همپای تاریخ دارد ولی خطر آن برای ملت ها از زمان بیرون راندن پرتقالی ها از بندرعباس که انگلیسی ها متوجه توانایی های رزمی ایرانیان شدند، شکلی جدید به خود گرفت، در زمان تسلط کامل انگلیس در ایران( به علت بی رقیب شدن در اثر تغییر نظام روسیه) با روی کار آوردن رضاخان، بازهم روحانی آزاد، آیت الله سید حسن مدرس یکه و تنها در مقابل استبداد رضاخانی را ادامه و سرانجام به فیض شهاد رسید نهضت ملی شدن نفت نیز با حمایت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی شکل گرفت اما روشنفکرانی که روحانیت را فقط برای کسب قدرت می خواستند با عدم توجه لازم به مذهب، حمایت عامه را از دست داده و زمینه کودتای، آمریکایی فراهم شد. اولین مقاومت گسترده در مقابل حکومت کودتای آمریکایی به دنبال افشاگری حضرت امام خمینی (ره) در پانزدهم خرداد ماه 1342 آغاز شد، همین مقاومت، سرآغازی شد برای انقلاب اسلامی بهمن 1357 که همچون بهمنی بر توطئه های چهار صد ساله انگلیس و تسلط 25 ساله، آمریکا فرود آمد. اهمیت انقلاب 22 بهمن چنان قاطع بود که آخرین سفیر انگلیس پیش از پیروزی انقلاب را وادار به اعتراف شگفت آوری نمود.« رضاشاه در مدت سلطنت خود نتوانست بیشتر از یک خراش سطحی در زیر بنای جامعه ایرانی به وجود آورد.»

رخنه های فرهنگی: هنگامی که ملت ایران در سایه رهبری روحانیت و مقاومت های دین باوران تا حدی جلوی نفوذ های استعماری را به درون کشور گرفت، فراموشخانه ایها که همواره در اندیشه کسب و جاهت مردمی بودند با پوشش روشنفکری برای بهره برداری از این شناخت مردمی و گرایش حاصل از آن، با ظاهر ملی گرایانه برای ترقی کشور، مجاری چندی را به روی استعمار گران مترصد گشودند: 1- گشودن مدارس خارجی= حتی افراد با استعداد در میان شاگردان آنها به علت روشن ننمودن علل واقعی عقب افتادگی کشور، در اثر مقایسه آنچه که از کشور خود می دیدند، با آنچه را که از اروپا می شنیدند، به جهت ظاهر بینی دچار شیفتگی به غرب می شدند.، و لذا غالباً محصول کار آن مدارس پروردن شیفتگا به غرب بود! 2- اعزام محصل به خارج= آنچه را در اروپا این محصلین می‌دیدند، بسیار برتر از آن چیزهایی بود که در کشور خود دیده بودند، خصوصاً اینکه بشتر آنها به علت کمی سن و تجربه حاصل از آن و کمبود دانش عقیدتی غالباً دچار خود باختگی شده و بسیاری نیز عامل فراموشخانه شدند.3- تهدید و تدوین کتابهای درسی توسط این تربیت یافتگان: مدارس خارجی یا تحصیل کردگان خارج، ذهن پویا ولی خالی جوانان را با آموخته های غالباً جهت دار فراموشخنه ای می انباشتند، این روش ضمن معمول نمودن فرهنگ غیر خلاق حافظه ای، (متکی بر محفوظات) شیفتگان و خود باختگان بسیاری را برای فرهنگ غرب ساخت. 4- مطبوعات مروج فرهنگ اروپایی: خصوصاً طی پادشاهی پهلوی ها که کم سوادان را هدف قرار می دادند و زمینه مردمی را برای همراهی با شیفتگان تمدن غربی فراهم می‌نمودند 5- احزاب و گروه های سیاسی= چپ و راست همگی مروج فرهنگ سیاسی غرب و بیگانه از خودی بودند غالباً لامذهبی را ترویج می نمودند، کم دشمن فرهنگ ایراین بود. گسست فرهنگی، از آنان چنان سر گشتگان بی اعتنا به دین و فرهنگ خوری ساخت که حتی بسیاری از فرط بیگانگان از پیرامون خود، به انواع اعتیاد گرفتار شدند! خطر این خود باختگان هنگامی بیشتر می‌شد که غالباً خواسته های برنامه ریزان تهاجم فرهنگی را با رنگ و لعاب روشنفکر و طنخواه به جامعه خودی تلقین می‌نمودند.

کارگذاران تاریخی تهاجم فرهنگی: فن شناسان و متخصصان فاقد فرهنگ راستین بدون توجه لازم به اجتماع با ساختن، اهرم عظیم به گور فدا عنه عظمت بخشیدند و توانایی تخصصی خود را اثبات نمودند، اما آیا نسل های سازنده آن دچار ستم بودگی نبودند؟ آیا ساختن بناهایی با چنان عظمت بدون دانش و تخصص معماران و مهندسان همراه استثمار و بهره کشی از محرومان مقدور بوده است؟ پس با کنار زدن پرده ها که کسب مکتوم نگهداشتن حقایق می‌شوند، در می یابیم دانشمندان بدون فرهنگ راستین ابزاری در خدمت فراعنه زمان برای بیداد گری و ظلم بر مردم بوده‌اند و خواهند بود. برای اینکه تلقین نشود تحت تأثیر احساسات محض چیزی به گزافه آورده شده است، یا نوک پیکان تهاجم فرهنگی، یعنی جوسازان حرفه ای، چیزی از اهمیت این واقعیت نکاهند و کسانی که روز به روز بر دانششان افزوده می شود و در عین حال روز به روز کم فرهنگ تر می شوند و این افراد که نمونه های برجسته محیط فرهنگی را تشکیل می دهند از آنجا که روز به روز سطح عملشان در محیط محدودتر و کوچکتری ارتقاء می یابد، و این متخصصین که هر روز در رشته های محدودتر و فشرده تری متخصص می شوند برای حیات فرهنگی موجودات خطرناکی می باشند درپاهای تهاجم فرهنگی = برای روشن شدن گستردگی تهاجم فرهنگی و میازن مظلومیت اسلام، از کتاب فرهنگ لغات شروع می‌کنیم. لغت نامه که ظاهراً نمی باید چیزی جز ارائه تعریف واژگان یا مترادف های واژه ها باشد، اما در کتاب فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی که توسط آقای سلیمان جیم که از اقلیت یهودی تدونی شده ( به تاریخ 11 دیماه 1329) معانی را برای بعضی واژه های انگلیسی آورده اند که می تواند، برای تو هم پنداران تهاجم فرهنگی قابل توجه باشد و جالب تر اینکه در تجدید چاپهای آن هم این موضوع تکرار شده است. اسلام آخرین و جوانترین ادیان صاحب کتاب و بیش از شش قرن جوان تر از مسیحیت است، حال آنکه مسیحیت دیانتی قدیمی است. که مسیحیت در تکمیل و جایگزینی آن برای هدایت شبه از جانب خداوند عرضه شده است از این رو به جهت تارخی، معنی مترادف و منطقی تازه یهودی، واپگرا، کهنه گر یا ساده تر، مرتجع می‌شود. موردی از گذشته ها تاکنون: چون بخش بزرگی از جزیره العرب را صحرا تشکیل می‌دهد اروپاییان از این واقعیت جغرافیایی سوء استفاده نمودند در بخش تبلیغاتی جنگلهای صلیبی بر آن تکیه نمودند تمام مسلمانان را صحرانشین می نامیدند. بعدها اروپاییان با افزایش کینه ای که در اثر شکست های متعدد در جنگلهای صلیبی پیدا نمودند حتی این کلمه ترد آنان معانی زشتی چون کافر، وحشی حتی زشت تر، همچون اجامروا و باش نیز پیدا نمود. یکی از سیاست های انگلیس از دیر باز تفرقه انداختن بود، اکنون صهیونیسم نیز از این سیاست برای تفرقه اندازی بیشتر بین اعراب و همسایگان غیر عربشان سود بسیاری برده و می برد در مطلب « ولو آنکه عراق بیش از حد به شرق نگرد تا غرب» در حالیکه دشمن واقعی اعراب، اسرائیل است، که در غرب کشور عربی اردن آن هم در غرب عراق قرار دارد، نویسنده با تلقین، برای ایجاد توجه بیش از حد عراق به شرق، یعنی ایران فارس زبان متوجه می نماید. برای اینکه عمق این تحریک به درگیری اعراب با همسایگان غیر عربشان خصوصاً ایران روشن شود، شما را به کتاب صد میلیون عرب» ارجاع می‌نماید « عراق، شاید کشوری واقع نباشد و بی گمان ایالت در حدی ایران است» ضمن انحراف توجه اعراب از اسرائیل به همسایگان غیر عرب بهانه خرید اسلحه های غربی را هم برای شاه فراهم می‌نموده اند. چون امکان دارد واژه ی صحرانشینی مورد سوء استفاده قرار گیرد. ضروری بی نظر می‌رسد برای دانش پژوهان درستکار با وجود آگاهی که دارند، حقیقت و حدود این صحرانشین یکبار و برای همیشه روشن شود، تا صحرانشینی فقط بخشی از اعراب جزیره العرب که اصری روشن و قابل قبول است! به جهت پیدایش درخشانترین بخش تاریخ اعراب یعنی ظهور اسلام و آخرین پیامبر الهی (ص) که از میان صحرانشینان می‌باشد، همچنین وجود مقدس ترین شهرهای مسلمانان همچون مکه معظمه و مدینه منوره در کنار صحرا کینه ورزان فراموش کننده شکست های صلیبی را به واکنش های بزرگنمایانه امر صحرانشینی موفق ننماید تا نتوانند بدینوسیله از علایق مسلمانان برای جریمه دار نمودن احساست یا افکار حقوق آنان سوء استفاده نمایند. تهاجم فرهنگی و فرهنگ خودی = قبل از اینکه به نمونه ای از تهاجم فرهنگی در کتابهای تحت عنوان فرهنگ فارسی اشاره داشته باشیم، باید یادآوری نمود، آوردن این نمونه ها از آن جهت مهم است که کاربرد کلمه فرهنگ، مسوولیت تهیه کنندگان این کتابهای پرزحمت را می افزاید. از اینرو می باشد همه سونگرانه تر تدارک شوند تا وافق برازنده کلمه فرهنگ باشند، در ارائه مطلب تاریخی نیز رعایت نکاتی چند لازم است: نخست: برای انتقال درست رویداد و اهمیت تاریخی آن بایستی ترتیب زمانی رویدادها رعایت شود. دوم: بایستی ارزیابی درست یا حتی المقدور تلاش به ارزیابی درستی را برای ارائه داشته باشیم در غیر این صورت علی رغم زحمات طاقت فرسایی که این گونه کارها دارند کاری همراه انصاف و عدالت نخواهند بود، زیرا ارائه مطلب بر موضع ارزشی خود قرار نگرفته است، در تعریف سیاسی نیز کاری را که کمتر یا بیشتر ارزیابی شده باشد فرصت طلبی می نامند.



خرید


برچسب ها : تهاجم فرهنگی و آثار آن , پروژهایی در مورد تهاجم فرهنگی و آثار آن , مقالاتی در مورد تهاجم فرهنگی و آثار آن , مطلب هایی در مورد تهاجم فرهنگی و آثار آن , تهاجم فرهنگی

  • es ba

حجم نمونه و جامعه آماری

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۳ ق.ظ

حجم نمونه و جامعه آماری

حجم نمونه و جامعه آماری
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 55 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 29

در تعریف نمونه یا جمعیت نمونه باید گفت، در معنای کلی هر فرد از جامعه را می‌توان نمونة آن جامعه خواند اما در معنای متعارف، در همان جامعه به آن جزئی نمونه گفته می‌شود که معرف جامعه باشد

منظور از ظرط معرف بودن آن است که همه صفات جامعه، خاصه آن صفاتی که از لحاظ موضوع تحقیق دارای اهمیت است به تناسب در نمونه وجود داشته باشد و بتوان نتایج حاصل از آن را به کل جامعه آماری پس بطور کلی و با توجه به توضیحات فوق در تعریف حجم نمونه می‌توان گفت که حجم نمونه، تعداد کل عناصر موجود در نمونه است.

اما منظور از جامعة آماری همان جامعه اصلی است که از آن نمونه‌ای نمایا، یا معرف بدست آمده باشد. جامعة آماری را در مواردی جمعیت و در مواردی دیگر نیز حیطه می‌خوانند. حجم جامعة آماری شامل مجموعه عناصر موجود در جامعه آماری است که مبنای محاسبه در نمونه‌گیری محسوب می‌شود.

روش شناسی تحقیق

روش مورد استفاده در این تحقیق، روش پیمایشی یا Surrey می‌باشد. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از دو تکنیک استفاده نموده‌ایم:

1- کتابخانه‌ای: برای دست‌یابی به آراء و نظریه‌های بزرگان و هم چنین برای آشنا شدن با سابقة تاریخی موضوع از این روش سود جسته‌ایم.

2- پرسشنامه‌ای: این تکنیک عبارت است از مطرح کردن یکسری پرسش برای مجموعه‌ای از پاسخوگیان که غالباً معرف یک جمعیت وسیع‌تر دربارة وضعیت اجتماعی شغلی و خانوادگیشان دربارة عقاید و ایستارهایشان راجع به مسائل اجتماعی انسانی، دنیوی، معنوی و دربارة انتظارتشان، سطح معرفت یا آگاهیشان در مورد یک حادثه یا یک مسئله دربارة هر نکته‌ای‌ که اطلاع آن برای محقق جالب است. بررسی پرسشنامه‌ای با چشم‌انداز جامعه شناختی، از نظرسنجی ساده عمیق متمایز است. برای آنکه در بررسی جامعه شناختی باز، یبن فرضیه‌های نظری در آزمون همبستگی‌هایی که این فرضیه‌‌ها توصیه می‌کنند، در نظر است از این لحاظ این بررسی به مراتب سنجیده‌تر و پایدارتر از نظر سنجیها هستند.

به همین منظور و دست‌یابی به نتیجه و تعیین علل گرایش جوانان به مواد مخدر، پرسشنامه‌ای با 28 سئوال مطرح نمودیم و در اختیار جامعة آماری خود قرار دادیم.

تعریف مفاهیم نظری

1- فقر[1]

از دیدگاه‌ تنازعی، فقر یک نتیجه محتوم استشار است که روابط نابرابر میان طبقات اجتماعی ایجاد می‌کند. در نتیجه ثروتمندان شرایط کار و سطح دستمزدها را به دلخواه خود معین می‌کنند و طبقه زحمتکش چاره‌ای جز تن به این وضعیت ندارد. این طبقه به علت نداشتن قدرت، قادر به تغییر روابط نابرابر نیست و ادامه این وضعیت اجتناب‌ناپذیر است.

2- اعتیاد[2]

احتیاج روانی و جسمانی مبرم بر استعمال الکل یا داروی مخدر دیگر که اختیار مصرف و ترک آن از قدرت ارادة شخص خارج شده باشد.

3- معتاد

کسی است که رد اثر استفاده مکرر مداوم، متکی و وابسته به مواد مخدر یا دارو شده باشد. به عبارت دیگر قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر شناخته می‌شود.

4- فرهنگ[3]

 مجموعه دستاوردهای مادی و معنیو بشر را فرهنگ می‌خوانند. فرهنگ از دو بخش مادی و معنوی تشکیل شده است. فرهنگ مادی دلالت دارد بر کیله ابزار و وسایلی که توسط بشر شاخته شده و چگونگی بهره‌برداری از آنها و فرهنگ معنوی اشاره به نهادها، باورها، ارزشها مرسوم و میثاق انسانها دارد.


5- سواد[4]

کیفیت یا حالت توانایی خواندن و نوشتن پیامهای روزمره در زبان مادری.

6- باورهای دینی[5]

دین عبارت است از اعتقاد به وجود برتر آفریننده جهان و کاینات و همه لوازم منطقی با این عقیده. بر اساس این تعریف دین در برگیرنده تمامی اصول جهان بینی (توحیدی و الهی) و نیز کلیه قواعد و روشهای ایدئولوژی است و فارغ از زمان و مکان به صورت بالقوه در او وجود دارد و در شرایط خاصی در اندیشه و رفتار را بروز می‌کنند. در دیگر سخن دین عبارت است از یک سلسله اعتقادات که ریشه در تعالیم ماوراء الطبیعی، مقدس آسمانی دارد.

تعریف مفاهیم عملیاتی

1- فقر[6]

سازمان ملل: کسی را فقیر دانسته است که از حداقل زندگی در شأن انسان، محروم باشد و حداقل را به این معنا اندازه می‌گیریم که نیاز متعارف بدن به 2500 کالری از طریق ارزانترین، دردستریترین و متعارفترین انرژی یا ماده حاوی انرژی تأمین می‌گردد.

2- فقر فرهنگی

عبارت است از عدم، آگاهی و تحصیلات کم و عدم آینده نگری و درست اندیشی.

3- ضعف باورهای دینی

عبارت است از تضعیف در ادای تکلیف الهی که از طریق ادیان مختلف و مذاهب مختلف برای بندگان خود وضع کرده است. یا عدم اجرای احکام الهی و آنچه که در یک مذهب و یا دین باید بجا آورد.

4- اختلاف والدین

عبارت است از جنگ وصول، یا ستیزه و مشاجر‌ه‌هایی که بین دو نفر به علت عدم توافق فکری و زیستی بوجود می‌آید.

5- اختلالات روانی[7]

شکل مهم دیگری انحراف، ناشی از اختلال روانی یعنی عدم توانایی روان شناختی برای مقابله واقع بینانه و مؤثر با سختیهای معمولی زندگی است. کسانی که اختلال روانی دارند، هنجارهای اجتماعی مربوط به واقعیت را نقض می‌کنند. زیرا رفتار آنان می‌تواند افسردگی غیر منطقیتا خوش خیالیها. خیالات باطل و نارساییها تفکر و زبان را در بر گیرد، رفتار چنین بیمارانی غیر قابل پیش‌بینی و غیر قابل درک می‌باشد و حتی می‌تواند در تضاد با دیگران باشد. دین امر موجب می‌شود روابط متقابل اجتماعی دشوار و یا حتی غیر ممکن شود. مشکلات روحی موجب افسردگی و اضطراب و گوشه نشینی فرد می‌شود.

  • es ba

جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2)

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۲ ق.ظ

جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2)

جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2)
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 50 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 70

مقاله حاضر بخش نخست مقاله ای بلند است که درباره «جامعه شیعه در مدینه» نگارش یافته و فصول اصلی آن عبارتند از امیرنشین شیعی بنوالحسین، اشراف حسینی در مدینه جدید، حرب و شاخه های شیعی آن، نخاولـه و ریشه هـا و ویــژگـی های اجتماعی آنها



خرید


دو قسمت دیگر این مقاله در شماره های بعد به چاپ خواهد رسید و در انتها کتابنامه نیز خواهد آمد. إن شاء الله.

پژوهش و تحقیقات من در باره شیعیان مدینه، از دهه 1980 آغاز شد، اما به دلایلی، هر بار مجبور شدم تا کار پژوهش را برای مدتی طولانی قطع کنم. بعد از سال ها، شمار زیادی از همکاران دانشگاهی یا محققان (از پیش و تاکنون) و نیز برخی از دانشمندان مسلمان، کتابداران، کتابفروشان و دیگران مرا به صورت های مختلف در تهیه کتاب ها، نشریات و عکس ها یاری دادند، به طوری که اطلاعات کتابشناسانه فراهم آمده، مرا به منابع ناشناخته راهنمایی کرد و سبب حلّ مشکلات زباشناسانه و سایر مشکلاتی شد که من در هنگام تحقیق بر روی منابع ، با آنها روبرو بودم . این افراد زیادتـر از آنـنـد کـه در اینـجـا از ایشـان بـه نـام یـاد شـود. مـن از هـمـه آنـهـا سپـاسـگـزاری مـی کـنـم. هـمـچـنـیـن از Deutsche Forschungsgemeinschaft برای حمایت های فراوانش، صادقانه متشکرم; از جمله برای امکانی که در سال 1995 برایم فراهم کرد تا یک تابستان به عنوان فرصت مطالعاتی بگذرانم; دورانی که به تحقیق روی مذهب شیعه امامیه پرداختم و تحقیقاتم را منظم کردم.


مقدمه

پژوهش حاضر کوششی است برای تشریح وضعیت جامعه شیعه مدینه و مناطق همجوار آن در جنوب شهر مدینه، البته بیشتر از قرن نوزدهم به این سو و با اشارتی به پیشینه تاریخی آن. این گزارش مبتنی است بر یک رشته منابع جور و اجور; اعم از منابع درجه اول و دوم، از آثار عربی قرون میانه تا نوشته های سیاحان اروپایی و آثار مخالفان فعلی دولت سعودی. همچنین از نوشته های تاریخیِ سالشمارانه از قدیم تاکنون و گزارش هایی که ایرانی ها و لبنانی های شیعه و دیگر زائران مدینه نگاشته اند. البته تصویر به دست آمده، از بسیاری جهات مبهم است، بویژه از آن روی که مؤلفِ نوشته حاضر نتوانسته (و شاید هرگز نتواند) یک پژوهش جدی انجام دهد.

در آغاز بیان چند ویژگی، درباره اهمیت عمومی مدینه در تاریخ شیعه و نیز در تفکر مذهبی آن، بسیار مناسب است و ما باید به خاطر داشته باشیم که مدینه در مقایسه با سایر شهرهای مقدس و مذهبی نزد شیعیان امامی،1 [و به طور کلی] به دلیل داشتن چند ویژگی، متفاوت است:

(نخست آن که:) تاریخ و اهمیت مذهبی این شهر، بستگی کامل به شهر مکه دارد، به این معنا که هر چند زیارت مدینه بخشی از اعمال حج نیست، اما زیارت آن، قبل یا بعد از اعمال حج، مورد اعتنای تمامی مسلمانان است، و در اصل برای شیعیان یک وظیفه مقدس به شمار می آید; 2 این در حالی است که برخی از شهرهای مقدس شیعه، مانند نجف و کربلا در اصل، در اطراف مرقد امامان(علیهم السلام) ساخته شده و نیز برخی از آن ها مانند مدینه، مدت ها پیش از آن که نزد شیعه، شهری مقدس باشد، وجود داشته اند.3 اگر ما اهمیت تقدّس مذهبی شهرها را از دید شیعه، بر اساس شمار امامانی که در آن مدفونند بسنجیم، باید نتیجه بگیریم که شهر مدینه بیشترین اهمیت و محبوبیت را در قیاس با شهرهایی مانند نجف و کربلا دارد; چرا که به عنوان مثال، در هر یک از آنها تنها یک امام دفن شده، اما مدینه (شهر محبوب همه مسلمانان، به دلیل مدفون شدن پیامبر در آن)، قبر چهار امام را در خود جای داده است. وآنها عبارتند از: «حسن بن علی»، «علی زین العابدین»، «محمد باقر» و «جعفر صادق»[(علیهم السلام)]. در آنجا همچنین قبر فاطمه دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله) مادر دو امام; حسن و حسین و یکی از محبوبترین زنان قدسیه در اسلام قرار دارد. همین طور مرقد شمار دیگری از اعضای خاندان پیامبر (اهل البیت) در آنجا     می باشد.4

البته این امر به این صورت، حساسیت بیشتری ایجاد نمی کند، اما اهمیت ویژه ای را مطرح       می سازد که به هر روی، برای زیارت شهرهای مقدس، افراد را به خود جذب می کرد.

روشن است که زیارت مدینه توسط زائران شیعه نسبت به همکیشان سنیِ آنها، عمومیت بیشتری دارد.5 شیعیان امامی همه امامان خود، به جز امام دوازدهم را، که در غیبت است، شهید می دانند. طبیعی است که توقف در برابر مرقد چهار امام در مدینه، عمیق ترین احساسات مذهبی را در آنها ایجاد می کند.

در دوره جدید; یعنی از دهه 1920، اندوه شیعیان زائر قبرستان قدیمی مدینه; یعنی بقیع الغرقد (به اختصار بقیع)6 شدت یافت; چرا که آنها شاهد بودند که حرم امامان در عراق، ایران و حتی بسیاری از مراقد امامزادگان7 با کتیبه ها و تزیینات پر هزینه از طلا و نقره و آیینه و غیره پوشیده شده اند. در چنین حالتی، سادگیِ بیش از حدّ آرامگاه امامان در مدینه، یک ضربه روحی برای آنها بود. این امر، حتی برای زائرانی که آگاهی کافی در باره خرابی مراقد امامان بقیع ـ به دست سعودی ها پس از پیروزیشان در دسامبر 1925 ـ داشتند، صادق بود.

پیش ازاین حوادث نیز مدینه وضعیت متفاوتی با شهرهای مقدس، در شرق; مانند نجف، کربلا، کاظمین و مشهد داشت (سامرا هم تا حدی یک استثنا بود). مدینه هیچ گاه حوزه علمیه شیعی نداشت. گرچه (دانشمندان و واعظان و طلاب از) شیعیان در مدینه و اطراف آن از روزهای نخست دوره اسلامی تاکنون وجود داشتند امّا، هیچ مدرسه ای که قابل مقایسه با مراکز شیعی در عراق و ایران باشد، درآنجا تأسیس نشد.8 همین سخن درباره مکه نیز صادق است. البته این مسأله، نتیجه عمده وضعیت سیاسی بود. به جز چند مورد، مدینه همیشه زیر سلطه قدرت های سنی بوده است. با این همه حکام محلی مانند بسیاری از شرفای هاشمی مکه، به داشتن تمایلات شیعی شناخته شده بودند. شرفای مکّه در نظر بسیاری از نویسندگان شیعه، شیعیانی بودند که به دلایل روشنی، خود را سنی مطرح می کردند. رفتاری که بر اساس اصل «تقیّه» در فقه شیعه مشروع بود. این سخن که همه شرفا گرایش شیعی داشته باشند، جای بحث دارد، با این حال تردیدی نیست که گرایش شیعی در میان برخی از طوایف خاندان هاشمی، بویژه در میان اشراف حسینی مدینه9 وجود داشته است. این حقیقت می تواند روشن سازد که چرا شیعیان آرزو داشتند تابه عنوان مجاور10(برای زندگی و حتی مردن!) در مدینه باشند و معمولاً برای اقامت در مدینه یا حومه آن موفق می شدند. ملامحمد امین استرآبادی (م میان 1033 ـ 1036 / 1623 ـ 1626) که مجدِّد مکتب اخباری میان شیعه است، نمونه ای مشخص می باشد.11

می توان دلیل آورد که ریشه و اساس رشد تشیع از لحاظ تاریخی، به دوران زندگی پیامبر بر     می گردد; زمانی که طایفه وی، بنی هاشم، از موقعیت خاص و عالی مذهبی، که مورد تأیید قرآن هم بود، برخوردار شدند. محروم کردن خاندان او ـ اهل بیت ـ از ارث، بعد از رحلت ایشان، اقدامی بود که سبب برآمدن شیعه; یعنی طرفداران علی بن ابی طالب پسرعمو وداماد پیامبر و درنهایت رهبر هاشمی هاشد.

این در حالی است که نخستین جنبش های طرفدار شیعه علی(علیه السلام) در عراق پدید آمد. در حجاز هم مقاومت علوی (کم و بیش) در برابر امویان و سپس عباسیان به وجود آمد.12 گرچه رشد بعدی تشیع; مانند ظهور شاخه ها و فرقه های مختلف و غیره، در عراق، ایران و مناطق دیگر صورت گرفت، لیکن نباید فراموش کرد که حجاز، بویژه مکه و مدینه، مهد تشیع بوده است. به همین ترتیب، نباید حضور جامعه شیعی (امامی یا زیدی) از همان اوائل دوره اسلامی تا قرن بیستم، مورد غفلت قرار گیرد. اینک این تداوم موضوع پژوهش حاضر است.

در تحقیقات غربی، «نقش مهم شیعیان علی در تاریخ حجاز»، تنها در قرون نخستین اسلامی توسط شماری از مؤلفان مورد توجه قرار گرفته است، و از آن زمان تا دوره اخیر، توجه شایسته ای به آن نشده و حق مطلب ادا نگردیده است.C. Snouck Hurgronje در قرن نوزدهم بویژه در کتاب پیشگامانه خود، در تاریخ مکه، برای نخستین بار توانست دامنه و نیز موفقیت آرزوهای علویان را در حجاز تا دوران عباسی نشان دهد. توجه وی به این مطالب از آن روی بود که به بحث ریشه قدرت اشراف و نیز رشد بعدی شرفای مکه سخت علاقمند بود. با این حال توضیحات وی از نقش اشراف شیعه مدینه در تاریخ حجاز، شامل سلطه آنان بر تمامی منطقه حجاز، محدود به چند اظهار نظر کوتاه ـ گرچه مربوط به مـوضـوع ـ اســت.13

جهانگرد سویسی J. L. Burckhardt نخستین نویسنده غربی است که جزئیات زیادی را در باره گروه های شیعی سادات حسینی در مدینه و نیز در باره یک جامعه برجسته از شیعه با نام «نخاوله» به دست داده است. او می نویسد: آنها تا وقتی که در نخلستان های خود هستند، عقیده تشیع را اظهار می کنند، اما زمانی که به شهر می آیند خود را سنی معرفی می کنند. اظهارات وی در باره شیعیان مدینه تأثیر قابل توجهی روی شماری از غربیان و حتی مؤلفان مسلمان داشته است. بنابراین سزاست که مطلب وی را به طور کامل در اینجا نقل کنیم. این مطلب در فصلی از کتاب اوست که به ساکنان مدینه اختصاص داده است. وی با یاد از خاندان های اشراف، می نویسد:

«از جمله آنها، خانواده کوچک بنی الحسین ـ از نسل حسین برادر حسن(علیهما السلام) ـ است. گفته می شود که آنها در گذشته در مدینه، بسیار قدرتمند بودند و ریاست بخشی از موقوفات مسجد النبی را داشته و در قرن سیزدهم میلادی (بر اساس گفته سمهودی) امتیاز محافظت از مرقد نبوی را در اختیار داشته اند. در حال حاضر به دوازده خاندان کاهش یافته اند و با این حال، هنوز در ردیف اشراف شهر و از ثروتمندترین ساکنان آن می باشند. آنها بخشی از شهر را در اختیار گرفته و منافع زیادی به دست می آورند. این درآمد بویژه از زائران ایرانی است که به آنجا می آیند. آن ها را ـ عموماً ـ «رافضی» فرقه علوی ایرانی! می خوانند. آنان شعائر مذهبی خود را پنهان انجام می دهند، گرچه در ظاهر خود را سنی نشان می دهند. این خبر، که شایع است و توسط شماری از مردم محترم تأیید می شود، در عین حال قابل تردید است. با این حال بنی الحسین نفوذ قوی در شهر داشته و در ظاهر اعمال مذهبی اکثریت (اهل سنت) را انجام می دادند و به همین دلیل در کار جلب موافقت عناصر متعصّب موفق بوده و از سوی آن ها مورد حمله قرار نمی گرفته اند.

این نکته آشکارا گفته شده که بقایای انصار و بخش بزرگی از اعراب کشاورز که کار اداره باغات و مزارع مجاور شهر را انجام داده و کِشت می کردند، تمایل به چنین گرایش داشتند. اینها، که به «نخاوله» ـ کسانی که در نخلستان ها زندگی می کنند ـ معروفند، شمارشان بسیار زیاد و افراد بسیار رزمجو بودند. نخاوله دست به مقاومت بر ضدّ وهابی ها زدند و همیشه در ستیزهای شهری برتری خود را نسبت به شهرنشینان نشان می دادند.

گفته می شود که آنها از نسل هواخواهان یزید بن معاویه هستند که در سال 60، بعد از حمله به مدینه آن را تصرف و غارت کردند. نخاوله ازدواج درون گروهی داشته و در برابر پیشامدها موضعی عمومی دارند. بسیاری از آنان وقتی در مناطق خود هستند اظهار تشیع می کنند، اما زمانی که به شهر می آیند خود را سنی نشان می دهند. گروهی از آنها در حومه شهر ساکن شده اند و شغل قصابی در انحصار آنهاست. در برخوردها می شنیدم که کسانی از آنها آشکارا خود را رافضی می خواندند، بدون آنکه آن را انکار کنند. در صحرای شرقی، در فاصله سه روزه یا چهار روزه راه از مدینه، یک قبیله بدوی با نام بنی علی زندگی می کنند که همگی مذهب ایرانی ها را دارند. چیزی که مورد حیرت است این که دو نقطه بسیار مقدس مذهبی مسلمانان ارتدوکس [سنی] که یکی به وسیله فرقه زید [زیدیه ]و دیگری به وسیله علوی ها [شیعه امامی ]محاصره شده، بدون آن که کوششی برای اخراج آنها از آنجا صورت گیرد».14

ریچارد بورتون [Richard Burton]که در سال 1852 از مدینه دیدن کـرده، در سفـرنـامـه شخـصـی خــود[Personal Narrative] به نخاوله و بنی حسین اشاره می کند. آگاهی های وی همانند مشاهدات بورکهارت بر نوشته های مؤلفان پس از خود، درباره مدینه، تأثیر داشته است. عین عبارت وی را (البته بدون برخی پاورقی های نسبتا خیالی) می آوریم:

«در آنجا گروهی دیگر هستند که نخاوله نامیده می شوند و بر اساس برخی نقل ها، از نسل انصار هستند، چنان که برخی نقل ها آنها را از نسل یزید می دانند! نظر دوم را نمی توان پذیرفت، چرا که معاویه دشمن خونی علی و فرزندانش بوده که مورد احترام بیش از حد شماری از مردم بوده است. نهایت چیزی که می توانم ثابت کنم این که آنها با شیخَیْن (ابوبکر و عمر) دشمنند، اما کسی بر من روشن نکرد که چرا عثمان را استثنا می کنند، با این که وی (بعد از آن دو نفر) سومین فردِ مبغوض نزد شیعیان است.



خرید


برچسب ها : جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2) , پروژهایی جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2) , مقالاتی جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2) , مطلب هایی در جامعه شیعه در نخاوله ( 1 و 2) , جامعه شیعه , در نخاوله

  • es ba

تعریف جرم سیاسی

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ق.ظ

تعریف جرم سیاسی

تعریف جرم سیاسی
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 50 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 143

تا به حال در مورد جرم سیاسی تعریف کامل و جامعی نشده و تعریفی که خالی از تعرض و ایراد باشد ارائه نشده است و همچنین هیچ تعریفی نیست که بعد از اعلان مورد ایرادات و انتقادات وارد نشود و همچنین مصادیق جرم سیاسی مشخص نشده بنابراین ممکن است



خرید


حقوق افراد ضایع شود و چه بسا افرادی با انگیزه شرافتمندانه و به قصد اصلاح جامعه مرتکب جرم سیاسی شده اند ولی چون حد و مرز و تعریفی برای جرم سیاسی وجود ندارد اشتباهاً به جرائم دیگری محکوم شده اند که این مشکل جامعه می باشد و باید مجلس شورای اسلامی این مسئله را حل کند که حق کسی ضایع نشود[1].

اصل 168 قانون اساسی در مورد تعریف جرائم سیاسی مطالبی را مقرر کرده است که چنین می باشد جرائم سیاسی باید با حضور هیأت منصفه رسیدگی شود که تا کنون به این اصل توجه نشده که باید مطالبات اجتماعی افراد افزایش پیدا کند و سعی در تثبیت نظام سیاسی کشور شود و همچنین احزاب سیاسی فعال شوند و این احزاب سیاسی باید به سوی روابط مسالمت آمیز و حل شدن مسائل و مشکلات و از بین بردن چالش‌های غیرقانونی و خشونت بار گام بردارند و احزاب برای رسیدن به این اهداف باید تعریف جامع و کاملی را برای جرم سیاسی ارائه کنند و نحوه برخورد با مجرمان سیاسی در قانون مطرح شود چون شایسته جامعه اسلامی نمی باشد که با مجرمان سیاسی که انگیزه شرافتمندانه و قصد بهتر کردن جامعه را دارند همانند مجرمین جرائم دیگر برخورد شود.

همچنین در برنامه سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی مصوب 79 و در اصل 188 قانون اساسی تلاش برای ارتقاء کیفی و همچنین افزایش کارایی محاکم و تخصصی کردن آنها از اهداف نظام می باشد و لذا تعریف جرائم سیاسی نیز از موارد برنامه سوم توسعه می باشد[2].

در اصل 168 ق.ا بدون اینکه تعریفی از جرم سیاسی شود مقرر می دارد که رسیدگی به جرائم سیاسی باید با حضور هیأت منصفه و به صورت علنی در محاکم دادگستری صورت گیرد و تعریف جرم سیاسی بر اساس موازین اسلامی در قوانین عادی می باشد ولی هنوز در قوانین عادی کشور ما تعریفی از جرم سیاسی نشده و همچنین حقوقدانان هر کدام از زاویه دید خود جرم سیاسی را تعریف کرده اند یک عده معتقدند جرم سیاسی جرمی است که به منافع سیاسی و به حقوق سیاسی لطمه وارد یم کند و عده ای دیگر معتقدند جرم سیاسی جرمی است که هدف از ارتکاب آن واژگون کردن نظام سیاسی و اجتماعی و همچنین هدف برهم زدن نظم و امنیت کشور را دارند و یک عده دیگر معتقدند جرم سیاسی جرمی است که در آن هدف بر هم زدن نظم و امنیت کشور و اختلال در نظام سیاسی و اجتماعی و همچنین اخلال در مدیریت و صدمه به مقالات سیاسی و رئیس کشور می باشد این جرم ممکن است به تنهایی یا همراه با جرائم عمومی سیاسی و امنیتی دیگر صورت گیرد. ولی تعریف کامل تر دیگری که از جرائم سیاسی به عمل آمده جرم سیاسی که در آن قصد لطمه زدن به مبانی سیاسی و امنیتی کشور و اخلال در نظام سیاسی و امنیتی و اقتصادی و اجتماعی مملکت باشد و لایحه ای در مورد جرم سیاسی و تعریف و نحوه رسیدگی به آن در محاکم دادگستری وجود دارد که ماده 1 این لایحه از جرم سیاسی تعریف کرده است که چنین مقرر می دارد: «جرم سیاسی فعل یا ترک فعلی که مطابق قوانین موضوعه قابل مجازات است هرگاه با انگیزه سیاسی علیه نظام سیاسی مستقر و حاکمیت دولت و مدیریت سیاسی کشور و مصالح نظام جمهوری اسلامی ایران و یا حقوق سیاسی اجتماعی و فرهنگی شهروندان و آزادی های قانونی آنان ارتکاب یابد جرم سیاسی به شمار می آید مشروط بر آنکه مقصود از ارتکاب ان نفع شخصی نباشد» در ابتدای این ماده از انگیزه سیاسی ذکر شده و در آخر ماده گفته شده مجرم هدفش از ارتکاب جرم نفع شخصی نباشد یعنی اگر انگیزه مجرم از ارتکاب جرم نفع شخصی باشد هرچند که انگیزه ای که او را به سمت ارتکاب جرم سوق داده سیاسی باشد جرم سیاسی محسوب نمی شود پس در جرم سیاسی نیاز به انگیزه سیاسی برای ارتکاب و همچنین هدف از انجام جرم نفع شخصی نباشد که با این دو شرط جرم سیاسی محقق می‌شود[3].

 

 

 

گفتار اول- مفهوم جرم سیاسی در نزد علمای حقوق:

دو نظر مختلف در بین علمای حقوق راجع به جرم سیاسی وجود دارد که باعث به وجود آمدن دو سیستم درونی و بیرونی شده است. در سیستم بیرونی هرگاه به تشکیلات حکومت ضربه وارد شود جرم سیاسی می دانند در کنفرانس بین المللی که در سال 1935 در کپنهاک تشکیل شد جرم سیاسی را چنین تعریف کرده اند جرم سیاسی جرمی است که علیه تشکیلات و طرز اداره حکومت و مباین ناشی از آن می‌باشد حقوق جزای ایتالیا روند شدیدی در مورد مجرمین سیاسی پیش گرفته و بنا به حقوق این کشور هر جرمی که به حقوق سیاسی اشخاص و منافع سیاسی حکومت لطمه وارد کند جرم سیاسی محسوب می شود همینطور در جرائم عمومی که ارتکاب تمام و قسمتی از آن ناشی از عللی باشد که سیاسی است و جرم سیاسی محسوب می‌شود.

سیستم درونی برعکس سیستم بیرونی می باشد در سیستم درونی به هیچ وجه به امور خارجی و نتایج محسوس آن توجهی نمی شود بلکه خود عامل جرم مدنظر است و به عبارت دیگر انگیزه در ارتکاب جرم در جرائم سیاسی مد نظر است.

اشخاصی که سیستم درونی جرم سیاسی را پدید آورده اند معتقدند کسانی که به حکومت لطمه وارد می کنند ولی مدعی امیالی که جنبه خودپسندی دارد می شوند از جمله حرص  اینها مجرم سیاسی نمی باشد.

برعکس اشخاصی که اقداماتشان مستقیماً لطمه به تشکیلات و منافع حکومت است و انگیزه عمومی برای ارتکاب جرم دارند که این افراد را مجرمین سیاسی و اجتماعی می‌‌دانند.

پس در سیستم بیرونی جرم سیاسی آن جرمی می باشد که به تشکیلات و منافع جامعه لطمه وارد کند ولی بر اساس سیستم درونی جرم سیاسی آن است که قصد مجرم لطمه وارد کردن به جامعه است پس سیستم بیرونی جرم باید کاملاً سیاسی باشد[4].

مفهوم جرم سیاسی در حقوق فرانسه:

مفهوم جرم سیاسی که بیان شد در رابطه با جرم کاملاً سیاسی جرمی که مستقیماً به تشکیلات و منافع و حیات کشور لطمه وارد می کند هیچ مشکلی ندارد ولی تعریف جرم سیاسی در رابطه با جرائم مرکب و مرتبط با جرائم سیاسی یعنی جرائمی که در ضمن آن به منافع خصوصی اشخاص و منافع اجتماعی لطمه وارد می کند اشکالاتی وجود دارد ولی در مورد اشخاصی که مقدم ترند در اقدام علیه امنیت خارجی کشور جرم آنها سیاسی است و در مورد آنها رویه خاصی را اتخاذ کرده[5]



خرید


برچسب ها : تعریف جرم سیاسی , پروژهایی در موردتعریف جرم سیاسی , مطب هایی در مورد تعریف جرم سیاسی , مقالاتی در مورد تعریف جرم سیاسی , جرم سیاسی

  • es ba

نقش حجاب در جامعه

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ق.ظ

نقش حجاب در جامعه

نقش حجاب در جامعه
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 11 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 21

کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب است بیشتر استعمالش به معنی پرده است این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود



خرید


که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. و این مطلب باعث شده افرادی گمان کنند که اسلام برای زن چنین مقرر کرده است که که همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوششی که اسلام برای زن واجب کرده است به این معنی نیست که از خانه بیرون نرود زندانی کردن و حبس کردن در اسلام مطرح نیست پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به ؟؟ نپردازد. همچنین در جایی حجاب را به این صورت تعریف کرده اند : حجاب عاملی است که خالق به وسیله آن تنظیم عادلانه حیات را انجام می دهد تا تعقل، عاطفه، اخلاق، ایثار و انسانیت همه بصورت منطقی در جایگاه خود قرار گرفته و انجام وظیفه نمایند بنابراین میتوان حجاب را ضامن پویایی و تکامل جامعه انسانی به سوی اهداف الهی دانست.

 


فرضیات تحقیق:

1) آیا رابطه معنی داری بین نقش حجاب و توسعه در جامعه وجود دارد.

2) آیا ارتباط معناداری بین حجاب و سلامت روان در جامعه وجود دارد.

3) آیا ارتباط معنی داری بین حجاب و نفی مردسالاری در جامعه وجود دارد.

4) آیا ارتباط معنی داری بین حجاب در جامعه و سلامت نسل و تحکیم خانواده وجود دارد.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

موضوع حجاب از ابعاد مختلفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و کتاب ها و مقاله های فراوانی در این زمینه تدوین شده است این پژوهش در پی آن است تا با بررسی نقش پوشش و حجاب گامی کوچک را در بر طرف ساختن این نیاز بزرگ در جامعه بردارد. و به مربیان و مسئولان فرهنگی جامعه بینش تازه ای درباره تأثیر روانی حجاب بر زنان و دختران ارائه دهد. زنان به عنوان نیمی از پیکرة جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفت، پاکدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفت و حیای زن که یکی از مهمترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الهی تأکید شده است بلکه عقل و فکر بشری نیز آن را تأیید می کند.

از نظر اسلام اهمیت این موضوع به حدی است که برخی روایات آن را تمام دین می دانند. روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده که فرمودند الحیاء هوالدین کله یعنی اینکه حیا تمام دین است و همچنین امام علی (ع) نیز در مورد عفت و پاکدامنی می فرماید: «العفه رأس کل خیر» یعنی عفت و پاکدامنی منشأ هر خیری است. به همین منظور در تمام ادیان و مذاهب آسمانی قوانین گوناگونی برای حفظ  وبقای عفت و حیای عمومی وضع شده است که حجاب و پوشش زن از جمله آنهاست.

حجاب زن از آن جهت اهمیت دارد که نه تنها حافظ اخلاق و تجسم تقوا وعقت در سطح جامعه است بلکه وجود چنین حکمی در اسلام نوعی بزرگداشت زن مسلمان و محفوظ نگه داشتن وی از نگاه مردان وسوسه انگیزاست.

اهداف تحقیق:

هدف از این تحقیق نشان دهنده مسئله حجاب به عنوان نه تنها عامل حفظ اخلاق و تجسم بلکه عامل تقوا و عقت در جامعه و محفوظ نگهداشتن زن از نگاههای مردان حریص بواسطه همین مسئله حجاب است. همچنین هدف از این تحقیق نشان دادن یکی از حقوقهای مسلم زن در جامعه که هم باید خود زن و هم مرد آن را رعایت کند و این چیزی نیست جز مسئله حجاب. همچنین هدف دیگر از این تحقیق معرفی مسئله حجاب زن مسلمان ؟؟ به عنوان یک مسئله فردی است که به عنوان بارزترین نکته برای تبلیغ دین شمرده می شود. همچنین از اطراف این تحقیق نشان دادن رابطه بین حجاب و سلامت روانی زن در جامعه است که به موضوع این تحقیق اهمیت بیشتری داده است و نشان دادن حجاب بعنوان یک عامل برای خارج کردن زن از تبعیض به سوی سادات و همچنین آزاد ساختن زن از نگرش منفی به عنوان یک ابزار است می باشد.


فصل دوم

فرضیه ها

فرضیه ها:

تعریف فرضیه:

  1. یک راه حل پیشنهادی می باشد که محقق برای مشکل اساسی ارائه می دهد و به تأیید و ؟؟ آن می پردازد.

2- آنچه محقق به دنبال آن می گردد و یا حدسی زیرکانه برای نتیجه تحقیق به دنبال آن می باشد.

فرضیه های تحقیق:

  1.  ارتباط معنی داری بین نقش حجاب و توسعه در جامعه وجود دارد.

یعنی اینکه اسلام ؟؟ در نظر دارد با پیاده کردن حجاب در جامعه زمینه های ایجاد آزادی مدنی و کنترل اجتماعی را ممکن ساخته و امکان مشارکت زنان را در ؟؟ اجتماعی و توسعه در جامعه فراهم نماید.

2- ارتباط معنی داریبین نقش حجاب و سلامت روان در جامعه وجود دارد.

بدون تردید حجاب و پوشش مناسب زن، تأثیرات بسیار مهمی بر روح و روان زن دارد. عفاف و پوشیدگی زن همچون سد و حفاظی است که زن در سایه آن از هر ذلت و تحقیری در امان می ماند. وقتی زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می‌شود به آسانی تحت روانی و عاطفی آنها قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود. با از بین رفتن وحدت روانی دچار آشفتگی و اضطراب می شود.

3- آیا ارتباط معنی داری بین نقش حجاب و نفی مردسالاری در جامعه وجود دارد.

تنها زمینه ای که باعث به وجود آمدن بحث آزادگی و عدالت و حق خواهی و ظلم ستیزی در عصر حاضر شده است بوجود آمدن فضای مذهبی بوده که توانسته است زنان را در برابر تبلیغات وسیع فرهنگی (فرهنگ مادی) مصون بدارد. و لازمه و اساس بوجود آمدن فضاهای مذهبی می باشد.

که مرد سالاری، سکولاریسم، لذت پرستی و… و هر چه و هر کسی که در مقابل آن بایستد خرد کرده و به نابودی می کشاند.

4- ارتباط معنی داری بین حجاب و جامعه و سلامت نسل و تحکیم خانواده وجود دارد.

وجود حجاب در محیط خانواده باعث تقویت روحیه مذهبی افراد خانواده می شود.

تقویت روحیه مذهبی در خانواده باعث دلگرمی اعضا و وحدت میان اعضاء خانواده می‌شود. رعایت مسئله حجاب باعث قوی شدن بنیه خانواده می شود و باعث سوق دادن افراد به سمت و سو ی معنویت می شود، حجاب باعث صمیمی تر شدن اعضاء خانواده با هم و به وجود آمدن و احترام متقابل در خانواده می شود.

جامعه آماری و نمونه گیری:

تعریف جامعه آماری:

1- مجموعه ای از افراد و اشیاء که حداقل دارای یک و یا چند نشانه و صفت  ویژگی مشترک باشد.

نمونه گیری:

تعریف نمونه گیری:

عبارت است از مجموعه ای نشانه ها از یک قسمت یک گروه از جامعه ای بزرگتر انتخاب کرد طوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگی های آن گروه با جامعه بزرگتر باشد.

انواع نمونه گیری:

1- نمونه گیری تصادفی (ساده):

به این شکل است که جامعه آماری ار مشخص کرده و نمونه آماری را نسبت به جامعه آماری تعیین می کنیم و سپس کارت های مشابهی را بین آنها توزیع ی کنیم و روی هر کارت شماره گذاری می کنیم سپس به صورت تقادفی یک کارت را بر می داریم و شماره آن را ثبت می کنیم و به همین ترتیب تا10 نمونه ما بیرون و سپس روی آن را مطالعه کرده و به جامعه آماری تعمیم می دهیم.

2- نمونه گیری تصادفی (سیستماتیک):

در این روش جامعه آماری و نمونه آماری را مشخص کرده و سپس نسبت جامعه آماری به نمونه آماری را مشخص می کنیم.

جامعه آماری= N

= نسبت جامعه آماری به نمونه آماری    نمونه آماری= n

سپس طبق نمونه گیری تصادفی ساده کارت های مشابهی را  برای کل جامعه آماری تنظیم می کنیم و بر روی همه کارها شماره گذاری می کنیم و سپس آنها در نقطه ای قرار می دهیم. سپس به طور تصادفی و اتفاقی کارت اول را بیرون می آوریم و شماره آن را ثبت می کنیم برای به دست آوردن شماره کارت دوم شماره اول را به اضافه نسبت جامعه آماری به نمونه آماری می کنیم و برای به دست آوردن شماره کارت سوم، شماره کارت دوم را به اضافه نسبت فوق می کنیم و به همین ترتیب تا100 شماره به دست آید و سپس روی آنها مطالعه کرده و نتیجه را به کل جامعه آماری تعمیم می دهیم.



خرید


برچسب ها : نقش حجاب در جامعه , پروژهایی مورد نقش حجاب در جامعه , مقالاتی مورد نقش حجاب در جامعه , مطلب هایی در مورد نقش حجاب در جامعه , نقش حجاب , جامعه

  • es ba

نظریه امامت در ترازوی نقد

es ba | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ق.ظ

نظریه امامت در ترازوی نقد

نظریه امامت در ترازوی نقد
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 50 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 129

حجاب، لباس مشارکت است، لباسی است که خدای متعال از ابتدای بلوغ به تن زن مسلمان کرده، و او را به عنوان عضوی موثر در جامعه عقیدتی اسلام پذیرفته است این لباس، نشان فعالیتی است که نه تنها اسلام آن را مجاز می داند بلکه بر این فعالیت صحه می گذارد



خرید


در طول تاریخ حجاب دچار هجمه های مختلف فرهنگی- نظامی شده است برخی سعی کرده اند که ظاهر آن را حفظ کرده و هدف باطنی آن را خنثی سازند و فرهنگ غنی آن را که همان فرهنگ پویای ولایت است از زن مسلمان دور سازند، برخی به ظاهر حجاب نیز حمله کرده آن را نشانی از وجود ولایت در جامعه تلقی کرده اند، که در صورت وجود ظاهر، باطن آن نیز امکان بازگشت خواهد داشت.

آری این حجاب است، لباس مشارکتی که تمامی ابعاد یک مشارکت رسمی الهی را در بردارد. بسیاری از ساده اندیشان سعی دارند آن را یک لباس مشارکت صرفاً اسمی قلمداد کنند تا از کارکرد آن بکاهند و زن را به پذیرش تحقیرهای تحمیلی شرق و غرب بکشانند.

 اما آنچه که مبهم است، این سوال است که چگونه جامعه اسلامی با وجود این نمودهای عینی مقاومت ایثار، باز در پی ابزار دیگری برای مقابله با هجمه های ببیگانه می گردد و از طراحی سیستم تبلیغ آن هراس می کند؟!


ادیان و برنامه ریزی جنسیتی

ادیان بعنوان قویترین منبع فکری که برنامه ریزی جنسیتی را مطرح نموده اند. برای این مهم نیز تدابیری را اندیشیده اند. در دین اسلام ساز اسلام ابتدای اجتماعی شدن زن و شیوه جامعه پذیری او، در دوران بلوغ با طرحی جامع طراحی گشته است، بلوغ، آغاز زمان اجرای حکم حجاب اسلامی برای زن مسلمان است. این حکم به مفهوم صحه نهادن بر شیوة صحیح مشارکت در اجتماع، با تکیه بر لباس مشارکت اسلامی است.

اجتماعی شدن دختر در این سنین، با یادگیر اصولی احکام الله پایه ریزی گردیده است. این امر بهمراه ارائه الگوی شخصیت زنان، فاطمه زهرا (س) به ثبات فرهنگ مشارکت تمسک به الگوی ایده آل اسلامی همچون فاطمه زهرا (علیه سلام) که در سنین کم به حرکت تاریخی ولایی خود دست زد و تاریخ، در مقابل عظمت شخصیت و منزلت او سر تعظیم فرود آورد، با تمسک به لباس مشارکت اسلامی زنان، امنیت فکری و ذهنی را برای دختران مسلمان، بهمراه می آورد که می توانند با قدرت و پایداری، قدم به اجتماع نهاده، اظهار عقیده نموده و در مشارکت، عضوی فعال محسوب گردند.


الف) انواع مشارکت

حیطه مشارکت وسیع است و بنا به توان و سرمایة فکری زن، مشارکت می تواند انواع مختلفی داشته باشد:

  1. مشارکت اسمی

گاهی مشارکت در رعایت حجاب، مشارکتی است. در این مشارکت. زن سعی می نماید از مزایای آن برخوردار گشته و با همراهی در گروه به نتایج سودمند مشارکت در سطوح ساده دست یابد.

  1.  مشارکت رسمی

گاهی مشارکت رسمی است. زیرا فرد با نهادینه کردن اهداف مشارکت، به تعمیق و گستردگی ابعاد آن همت گماشته و بعنوان فردی موثر در تصمیم گیری ها وارد شده و در نهایت با دست یابی به مدیریت بر خود، به مدیریت در گروه می پردازد. گرچه این سیر دارای سلسله مراتب و سطوح مختلف است، اما در ارزشیابی مراتب آن، سن و حتی تحصیلات، نقش چندانی ندارد، زیرا،

«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا»

« اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تمایز حق از باطل برای شما قرار می دهد»

حجاب لباس تقوا است، عارضة صحیح آن، توسعة تقوای فکری و عملی زن مسلمان است و در صورت تحقق کامل آن، به فرقان که قدرت تمایز حق از باطل است، دست پیدا می کند. و این مرحله در مشارکت، مرحلة فرهنگ پذیری است، مرحله ای که مشارکت کننده برای تعمیق اهداف، به سمت علم و تزیکه برای ایفای رسالت خود حرکت کرده و با تمسک به الگوی شخصیت ایده ال خود، مورد تایید قرار گرفته است.

طراحی حجاب در بهترین زمان ممکن، برای شکل گیری شخصیت زن صورت گرفته است، تا زن تعاملی خود را با استفاده از این ابزار تکاملی آغاز نماید، چرا که بدون ججاب، فراغت لازم را برای دستیابی و درک مراتب بالاتر نخواهد یافت و در راه تکامل، از پرتگاههای سقوطی که بر سر راه او قرار می گیرد، نخواهد رهید و محک های شناخت در او ضعیف خواهد گشت.

لذا در آغاز طرح اجتماعی شدن و مشارکت اصولی زن در اجتماع، اجرای این حکم قرار داه شده است.

اگر حقیقتاً بطن و معنای حجاب درک شود، تحولی شگرف در زمینه های شناخت عرصه های تفکر ایجاد خواهد گشت. و در این میان نقش اعتماد آفرینی حجاب برای زن و قدرمند نمودن او برای رفع شبهات تاریخی، مشخص خواهد گردید.

ب) اهداف حجاب بعنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان:

 در این بخش، به چند هدف از اهداف حجاب بصورت خلاصه اشاره می شود.

  1. اصل برابری و مساوات در مشارکت اجتماعی:

تقسیم متعادل امکانات و ایجاد فضای متوازن برای توسعه و شکوفایی استعدادهای امت، از اصول اساسی و خدشه ناپذیر اهداف الهی است. این توازن و تعادل در برنامه ریزی جنسیتی، زمانی به تحقق خواهد رسید که هم مساوات را میان زن و مرد ( دو جنس متفاوت) و هم بین زنان ( یک جنس) برقرار نمائیم.

-مساوات میان زنان ( یک جنس):

گسترة امکانات جهت بهره برداری انسان بدون در نظر گرفتن جنسیت- بر اساس اصل مساوات- از اصول اساسی معنویت است. حذف افکار و تلقینات تحمیلی که خلاقیت ها و رشد را تحت الشعاع قرار داده و معادلات منطقی انسانی را بسوی تبعیض های ناروا می کشاند، از موارد ضروری است. در محیط سالم فعالیت، مشارکت باید بر اساس بکارگیری ابزارهای منطقی انسانی باشد. هرگونه اجحاف جلوه گری جنشی یا جسمی، ریا و مکر، در مخدوش نمودن روابط و مناسبات انسانی تاثیر داشته و حاکمیت قانون را با مکر و حیله بسوی حاکمیت تبعیض می کشاند. در سیستم مشارکت اسلامی، افراد نمی توانند هر وسیله و ابزاری را برای بهره بردن از امکانات بیشتر بکار گیرند و در نتیجه موجب محرومیت صاحبان حق گردند!!

در میان تمامی ابزارهای مشارکت، شاید استفاده از مکر و زیبایی های ظاهری و طنازی رفتار، بیشترین تأثیر را در خارج کردن مبادلات و ارتباطات انسانی از مسیر خود داشته است، زیرا فرد طناز سعی دارد از تمامی سرمایه های جسمی خود بجای خلاقیت و سرمایة فکری استفاده کرده و از ضعف مردان در برابر قدرت طنازی زنان، بهره گیرد تا امکانات و قدرتها را بسوی خود سرازیر نماید.

 در سیستم مشارکت اسلامی، ابزار مشارکت، ابزاری منطقی و عقلایی است هر گونه حرکتی که به خارج شدن سیستم عقلانی از ضوابط خود کمک نماید، مطرود است و بعنوان شیوه ای برای حاکمیت تبعیض بجای اجرای عدالت، نه طنازیهای جسمی و رفتاری، لذا تمای افرادی که از این حربه برای سست نمودن تفکر و جلب توجه بسوی خود استفاده می کنند بعنوان استفاده از حرکتی جنون آمیز- در جهت نفی تفکر صحیح- مطرود خواهند گردید.



خرید


برچسب ها : نظریه امامت در ترازوی نقد , پروژهایی در مورد نظریه امامت در ترازوی نقد , مقالاتی در مورد نظریه امامت در ترازوی نقد , مطلب هایی در مورد نظریه امامت در ترازوی نقد , نظریه امامت , ترازوی نقد

  • es ba

ضرورت وجود قانون درجامعه(حقوق مرد و زن نسبت به یکدیگر)

ضرورت وجود قانون درجامعه(حقوق مرد و زن نسبت به یکدیگر)
دسته: علوم اجتماعی

فرمت فایل: doc
حجم فایل: 109 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 256

در باب منشا پیدایش جامعه و زندگی اجتماعی در میان فیلسوفان و اندیشمندان اختلاف فراوانی بروز کرده ایت و توافقی صورت نپذیرفته است به اعتقاد ما، هم در پیدایش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبیعی و غریزی و عامل عقلانی با هم تاثیر داشته‌اند، زندگی اجتماعی آن ضرورتی را که برای موریانه‌ها یا زنبوران عسل دارد برای انسانها ندارد



خرید


یعنی چنان نیست که انسان نتواند به تنهایی زندگی کند. البته عوامل طبیعی و غریزی در گرایش به زندگی جمع و پیدایش جامعه انسانی تاثیر فراوان دارند اما این تاثیر به حدی نیست که جایی برای آزادی اراده و انتخاب انسان باقی نماند، بنابراین، انسان با اختیار خود زندگی جمعی را بر می‌گزیند و عامل عقلانی، در گزینش وی دخالت دارد. اگر انسان به تنهایی روزگار بگذراند، همه مصالحش حاصل نمی‌شود و اگر بعضی از افراد بتوانند بخشی از مصالح خویش را در خودشان تحصیل کنند، باز این کار برای همگان میسر نیست، پس برای این که انسان هر چه بیشتر به کمال خود برسد باید زندگی اجتماعی داشته باشد.


دوم- وجود اختلافات در زندگی اجتماعی

انسان که برای تامین هر چه بیشتر و بهتر مصالح خود به زندگی اجتماعی روی می‌آورد در اولین مراحل زندگی جمعی با یک مشکل اساسی مواجه می‌شود که می‌تواند همه فواید زندگی اجتماعی را از بین ببرد و آن تزاحم خواسته‌ها و درگیری در مورد چگونگی تامین نیازها و بهره‌برداری از مواهب زندگی جمعی است. وجود نیازهای مشترک از یک سو و محدودیت اشیاء و کالاهای مورد نیاز خواه ناخواه به اختلاف می‌انجامد، اختلاف در این که از فلان شیء چه کسر، چه قدر و چگونه استفاده کند. در چنین شرایطی است که قدرت وجود قانون به منظور تعیین حق و تکلیف انسانها در زندگی اجتماعی اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که در ابتدایی‌ترین جوامع انسانی نیز ضوابط و مقرراتی هر چند ساده و ابتدایی وجود داشته است و انسانها خود را ملزم به اطاعت از آنها می‌دانسته‌اند و تخلف از آنها عواقب سختی را به دنبال داشته است.

سوالی که در مورد ضرورت وجود نظام حقوقی در جوامع انسانی قابل طرح است این است که آیا نمی‌توان در حل این مشکل اجتماعی به عقلانیت و مصلحت اندیشی انسان اکتفاء کرد؟ به این معنی که در مورد تزاحم، خود افراد- بر اساس عقل- مصالح کلی خویش را در می‌یابند و هر کس از مجموع مواهب و نعمتها به اندازه‌ای و به شیوه‌ای بهره می‌برد که مصالح عمومی کاملاً تامین شود و تزاحمات (به بهترین وجه) حل و رفع گردد و بنابراین نیازی به مقررات حقوقی نباشد. پاسخ این است که، تاریخ زندگی بشر- از آغاز تاکنون- چنین حل و فصل‌های خردمندانه و از روی حسن نیت را نشان نمی‌دهد و کم و بیش قابل پیش‌بینی است که در آینده نیز بشر تا این حد به مقتضیات مصالح عمومی تن در نخواهد داد.

از لحاظ نظری نیز نمی‌توان پذیرفت که انسان با اتکاء به عقلانیت خود و بدون نیاز به مقررات الزام آور حقوقی بتواند از پدید آمدن اختلافات جلوگیری کند و زندگی اجتماعی آرام و بی دردسری داشته باشد.

گوناگونی انسانها د ربرخورداری از انگیزه‌های نوع دوست و خیرخواهی و حق جویی و نیز در درجه شناخت و معرفت، مانع از آن است که انسانها در زندگی اجتماعی به گونه‌ای رفتار کنند که هیچ گونه نزاع و درگیری بین آنها پدید نیاید و هر انسانی بتواند به اهداف مورد نظر خود در زندگی اجتماعی نایل شود.

بنابراین به دلیل این که همه مردم به یک اندازه انگیزه‌های حق طلبانه ندارند و میزان شناختهای آنان نیز با یکدیگر متفاوت است. طبعاً تزاحمات به اختلافات منجر خواهد شد و از این رو وجود قانون و مقررات اجتماعی الزامی و مورد حمایت دولت ضرورت خواهد شد. چرا که آن دسته از قواعد اخلاقی که همه مردم، کم و بیش آنها را درک کرده و پذیرفته باشند برای حل مشکلات ریز و درشت اجتماعی کفایت نمی‌کند.

علاوه بر آن که تعداد این قواعد کلی، بسیار اندک بوده و در بیشتر مسائل اخلاقی هم چون و چرای فراوان وجود دارد.[1]

سوال مهمی در اینجا بوجود می‌آید اینست که این قوانین را چه کسی باید و صلاحیت دارد که وضع کند؟

اولین پاسخی که به ذهن می‌آید، خود انسان است، انسانها می‌توانند برای روابط بین یکدیگر برنامه‌ریزی کرده و قوانین مناسبی ارائه دهند. برای رسیدن به پاسخ مناسب ابتدا لازم است صلاحیت انسان برای قانونگذاری بررسی شود.

«ادیان الهی قائل هستند: تشریح و قانون گذاری باید از سوی کسی انجام بگیرد که آفرینش و تکوین، از سوی او انجام گرفته است»[2]. برای اثبات این مدعا بایستی عدم صلاحیت انسان جهت قانونگذاری ثابت شود.

الف) عدم صلاحیت کافی انسان برای قانون‌گذاری

دلایل این مدعا از این قرار است:

1- انسان چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، صلاحیت علمی لازم و کافی را برای قانون‌گذاری قانونی که سعادت جاوید انسان را تامین کند ندارد، چرا که وضع و یا کشف چنین قانونی مبنی بر یک انسان شناسی کامل و شناخت جایگاه انسان در جهان هستی است. و پر واضح است که «انسان» هنوز بزرگترین مسئله و مجهول بشریت است، بشری که به «موجود ناشناخته» لقب گرفته است.

2- انسان قانون گذار، چه به صورت فردی و چه جمعی، همواره در معرض این لغزش و یا اتهام است که در عمل قانون‌گذاری منافع خود و وابستگاه خود را در نظر گرفته باشد و به همین جهت، قوانین موضوعه او از قدرت نفوذ و مقبولیت همگانی برخوردار نیست.

3- حتی اگر از دو مطلب فوق چشم‌پوشی کنیم و انسان را دارای علم و صلاحیت اخلاقی لازم و کافی بدانیم، از هم از جهت دیگری فاقد صلاحیت لازم برای قانون‌گذاری است. چرا که غیر از دو آفت جهل و خودخواهی، آفت سومی نیز وجود دارد که از آن گریزی نیست و آن آفت، غفلت، خطا و نیسان است. انسان عالم هم در بسیاری از موارد به دلیل غفلت یا نسیان دچار خطا می‌شود و به همین جهت نمی‌توان بر قانون‌گذاری او به طور کلی مهر صحت نهاد.

4- قانون از هر نگاهی، بالاخره دستور رفتار اجتماعی انسان است، و پر واضح است تا این دستور از جانب مقامی والا و بالا صادر نگردد.

و پر واضح است تا این دستور از جانب مقامی والا و بالا صادر نگردد، قدرت نفوذ و الزام نخواهد داشت، مگر آن که با قواست انسان موافق باشد. و البته قانون همیشه چنین نیست و در بسیاری از موارد برای انسان محدودیت و تکلیف می‌آفریند چیزی که موافق میل بسیاری از افراد نیست. در چنین مواردی چون قانون گذاران، هیچ برتری و تفوق ذاتی بر قانون پذیران ندارند، قوانین موضوعه آنان از مقبولیت و نفوذ بی‌بهره خواهد ماند.

ب: صلاحیت انحصاری خداوند

از آنچه گذشت، دلیل انحصار حق قانونگذاری به خداوند- که از لوازم اعتقاد به توحید است- به خوبی روشن می‌شود. چرا که:

اولا: خداوند به همه حقایق آشکار و پنهان عالم و آدم و سعادت و شما دست انسان و برنامه‌های لازم برای کمال او آگاه است و هیچ کس جز او از چنین علمی برخوردار نیست.

ثانیاً: خداوند، خود از ملل و اعتبار قوانین هیچ سود و زیانی نمی‌برد و تنها بر اساس لطفش نسبت به بندگان و در جهت رشد و تعالی انسان به وضع قانون پرداخته و آنها را از طریق ارسال و سل و انزال کتب به انسان ابلاغ فرموده است. پس به هیچ وجه شائبه و منفعت طلبی و خود خواهی نسبت به قانونگذار وجود ندارد.

ثالثاً: خطا و غفلت و نسیان هرگز به ساحت قدس ربوبی راه ندارد.

رابعاً: تفوق و برتری ذاتی تکوینی و تشریحی خداوند بر همه انسانها، اعم از موافق قانون یا مخالف آن، روشن است بنابراین، دستور او اگر چه مخالف خواستم و مانع فرد یا گروهی هم باشد. همچنان نافذ خواهد بود، چرا که همه خود را محکوم اراده او می‌دانند.

بنابراین تنها خداوند است که اولاً قدرت بر قانون‌گذاری دارد ثانیاً حق قانون گذاری دارد و جز او کس دیگری نمی‌تواند و نه حق دارد، به این کار دست بزند، مگر آنکه او اجازه دهد.

ج: نقش انسان در قانونگذاری

انحصار حق قانونگذاری به خداوند و ناشر شدن مشروعیت نظام حقوقی از اراده الهی به معنای نفی مطلق نقش انسان در قانونگذاری نیست. بلکه ممکن است خداوند متعال، خود به افرادی محدود و در قلمروهایی محدود، حق قانون‌گذاری را تفویض نماید. در این گونه موارد انسان- خلافتاً نه اصالتاً- حق قانونگذاری خواهد داشت و به دلیل خلافتی بودن این حق قانون‌گذاری، طبعاً انسان تا آن جا حق قانون گذاری دارد که در چارچوب اجازه خداوند و موافق با قوانین او باشد. به هر حال نقش انسان در قانون گذاری به صور مختلفی قابل تحقق است:

1- نقش انسان در قانونگذاری قوانین ثابت و پایدار

قوانین و قواعد حقوقی اسلام، اعتباراتی است مبتنی بر واقعیات و این واقعیات خود واجد ابعاد گوناگون دنیوی و اخروی، مادی و معنوی فردی و اجتماعی و بالاخره ثابت و متغیر می‌باشد. بر این اساس، بدیهی است که واگذاری حق قانون‌گذاری به انسان، در ابعاد آن جهانی، ثابت و جاوید به دلیل عدم اطلاع و علم بشر منطقی به نظر نمی‌رسد. و به همین جهت هم هست که در نظام حقوقی اسلام، برای وضع این دسته از قوانین، که خارج از حیطه علم بشری است، به انسان عادی اجازه قانونگذاری داده شده است و تنها در مواردی به پیامبر گرامی اسلام (ص) و نیز ائمه (ع) جاده داده شده است.



خرید


برچسب ها : ضرورت وجود قانون درجامعه(حقوق مرد و زن نسبت به یکدیگر) , ضرورت وجود , قانون درجامعه , حقوق مرد و زن , نسبت به یکدیگر , ضرورت وجود قانون درجامعه , حقوق مرد و زن نسبت به یکدیگر

  • es ba